کدام یک از سوره های قران به مفهوم نظم اشاره کرده است
کدام یک از سوره های قران به مفهوم نظم اشاره کرده است را از سایت نکس درجه دریافت کنید.
بررسی نظم در سورههای قرآن: کوششی در جهت کشف نظم در سوره یاسین
یکی از دغدغههای پژوهشگران حوزه علوم قران از گذشتههای دور تاکنون مطالعه «نظم قرآن» است. این دسته از پژوهشهای قرآنی به مطالعه نوع چینش یا ترتیب واژهها در آیات قرآن میپردازد. بهعبارتدیگر یک آیه از قرآن، از حیث نظم و زیباییهای چینشی و اعجازگون آن بررسی میشود. چرا این واژه قبل از آن واژه و چرا این واژه بهجای آن واژه در این آیه قرارگرفته است. این الگوی مطالعه نظم قرآن از زمان جرجانی تاکنون در میان بیشتر قرآنپژوهانی که علاقهمند به تحقیق در این زمینه بودهاند، وجود داشته است. پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که چگونه میتوان مطالعه «نظم قرآن» را متحول نمود بهگونهای که بتواند بیش از پیش زیباییهای چینشی قرآن کریم را بنمایاند؟ چنین تحولی مستلزم تحول در چه موضوعات دیگری است؟
در پاسخ به این سؤالات میتوان این فرضیه را مطرح نمود که با تحول «سطح» مطالعه نظم قرآن از «آیهمحوری» به «سورهمحوری» و همچنین تحول «مدل»های مطالعه نظم قرآن از «مدلهای ساده» به «مدلهای پیچیده» و همچنین تحول «روش»های مطالعه نظم یعنی از روشهای لفظی و معنایی مبتنی بر «واژگان و عبارت» به سمت روشهای مبتنی بر «پارهمتنها» در سوره میتوان مطالعه نظم قرآن را متحول نمود. نوشتار حاضر، پس از مروری اجمالی بر مطالعه نظم قرآن به تبیین مدل پیشنهادی در تحول مطالعه نظم قرآن پرداخته و در پایان نظم و یا اصول حاکم بر چینش آیات در سوره یاسین را با این نگاه بررسی نموده است.
1. چیستی نظم و مقصود از نظم قرآن
نظم در لغت به معانی گوناگونی بهکاررفته است. یکی از مهمترین کاربردهای آن به معنای «کلام موزون» است که در این حالت در مقابل واژه «نثر» قرار میگیرد. نظم معنای مروارید به رشته کشیده را نیز داراست. همچنین به معنی دسته و یا صفی از ملخان نیز بهکاررفته که جمع آن در این حالت منظم است. از دیگر معانی لغوی این واژه میتوان به سامان و پیوستگی اشاره نمود. همچنین این واژه در اشاره به اسم ستاره پروین نیز آمده و در کنار آن اسم خاص سه ستاره جوزاء که در انتظام و به همپیوستگی مثل است نیز بهکاررفته است. همچنین، به هم پیوستن و گره زدن طناب را نیز نظم گفتهاند (نظم الحبل).
این واژه در معنای اصطلاحی نیز بهکاررفته و عبارت است از تألیف کلمات و جملاتی که معانی آن مرتب و دلالت آن متناسب بود برحسب آنچه عقل اقتضا کند. در تعریف دیگری آمده است: «وهو التألیف فی الکلام لیصبح حسنا مقبولا» (بقادر، 2011: 3).[1] این اصطلاح (نظم) پیش از تکوین خود از نامهایی همچون «سبک» و «تلاحم» نیز برخوردار بوده است (بقادر، 2011: 3). ازآنچه در معنای اصطلاحی گذشت میتوان به این نکته اشاره نمود که مطالعه نظم به نحوه تألیف یا سازماندهی یک کلام (متن) میپردازد.
مروری بر مطالعات نظم قرآن
نظم قرآن تاکنون به دو مفهوم استفاده شده است. اولین آن نظمهایی است که به مطالعه عناصر قرآن میپردازد؛ و گاهی به آن نظم عددی میگویند؛ یعنی نظم و هماهنگی در تعداد واژههای بهکاررفته در قرآن است[2].
اما نگاه دیگر در مطالعه نظم قرآن به مطالعه محور چینشی کلام میپردازد؛ یعنی این واژهها در آیات قرآن چگونه چیده شدهاند و آیات در سوره بر چه مبنایی سامانیافتهاند. نظم قرآن به این معنا را میتوان در دو سطح نشان داد. ابتدا و اولین گام که بیشترین مباحث در آن شکلگرفته است. بر مبنای تحلیل و بررسی آیات شکلگرفته است. برای مثال یک آیه از قرآن را انتخاب و درباره نظم این آیه بررسی میشده است چرا این واژه بهترین انتخاب است و چرا این ترتیب در آیه بهترین نوع چینش واژگان در آیه است. در موارد محدودتری برخی مفهوم نظم را قدری گستردهتر بررسی نموده و به ارتباط دو آیه در کنار هم پرداختهاند. چرا این آیه در کنار این آیه قرارگرفته و چگونه این سوره به سوره بعدی متصل میشود.[3] مقصود نویسنده از نظم در این نوشتار همین معنای اخیر است؛ یعنی مطالعه اصول حاکم برچینش آیات در سورههای قرآن.
2. کاربست نظری مقاله: تبیین مدل پیشنهادی در مطالعه نظم
همانگونه که پیشازاین گذشت، هدف این مقاله ارائه یک مدل در مطالعه نظم قرآن است. بر این اساس در این بخش به معرفی اصول این مدل پرداخته میشود و کاربست نظری این مدل تبیین میگردد و در بخش بعد به کاربست عملی آن در مطالعه سوره یاسین میپردازد.
تحول از نظم آیهمحور به سورهمحور
از تحولات قرن اخیر در قرآنپژوهی و تفسیر، حرکت از نوعی جزءگرایی و تفسیر بر مبنای آیات قرآن به سمت کلگرایی و تفسیر سورهمحور است. این حرکتی که در عرصه تفسیر شروع شده و توسط افرادی همچون علامه طباطبایی در ایران، سید قطب در مصر، اصلاحی و فراهی در شبه قاره هند و… کم کم جا افتاد و مسیر خود را ادامه داد؛ بهگونهای که بخشی از مطالعات قرآنی امروز در ایران و سایر کشورها برمبنای همین حرکتها در حال شکلگیری است. آنچه تاکنون در این زمینه انجامگرفته است تأکید همه این افراد و گروهها بر اینکه هر سوره، یک محور موضوعی دارد که هریک به تعبیری از آن یاد میکنند. عمود سوره، غرض سوره، هدف سوره که نشاندهنده این است که کل سوره دارای یک هدف است؛ اما نکته دیگری که در اینجا به نظر مهم میرسد کوشش در جهت مطالعه کشف و ارائه نظم و نوع چینش آیات در سوره و احتمالاً قوانین حاکم بر آن است. در این مباحث، ابتدا باید بهدنبال اثبات وجود مبنا در چینش آیات در سورهها بود و پس از آن روشهایی برای مطالعه آن در نظر گرفت و پس از آن به مدلهای مربوط در این زمینه دستیافت. پس اولین گام در ایجاد یک تحول در مطالعات نظم قرآن ارتقاء واحد مطالعه نظم از آیات به سورهها است[4].
تحول از نظم ساده به پیچیده
دومین تحولی که میبایست در مطالعه نظم قرآن ایجاد شود ارتقاء مدل مطالعه نظم است. از آنجا که پیشازاین واحد مطالعه نظم آیات قرآن بود با مدنظر قرار دادن یک مدل نظم ساده میتوانستیم به کشف نوع و قوانین و اسرار و عجایب چینش واژگان در سورهها دستیابیم؛ اما این مدل، زمانی که واحد مطالعه نظم ارتقاء یابد کارایی لازم را نداشته و باید ابزارها نیز به همان نسبت ارتقا یابند. این مدلهای مطالعه نظم را میتوان در مطالعات مربوط به «نظم» بهصورت کلی خارج از اینکه ادبیات باشد و یا کیهانشناسی دنبال نمود و هم میتوان در مباحث متنپژوهی معاصر از آن سراغ گرفت. در مطالعات نظم با ارائه نظریات نظم غایی و یا تئوری آشوب این تحول ایجاد شده است و امروزه این مسأله در بسیاری از علوم و مباحث تأثیر بسیار شگرفی در نوع نگاه به پدیدههای عالم هستی در اختیار بشریت قرار داده و در این مقاله نیز از آن استفاده خواهد شد؛ به تعبیر دیگر جایگزین کردن خوانشهای سهبعدی (فضایی) بهجای خوانشهای خطی است. بهعبارتدیگر تاکنون که با روش آیهمحور حرکت میکردیم برای شناخت چیدمان واژگان در آیات از نظمی ساده شروع میشد و گاهی به اندکی پیچیدگی میرسید؛ اما در مطالعات جدید نظمها از پیچیده شروع شده و گاهی به مدلهای بسیار پیچیده میرسند.
نظم پیچیده اصطلاحی است که برای اشاره به تئوری آشوب و یا مدل نظم در بینظمی بهکاررفته است. نظریه «نظم غایی» یا «نظم در بینظمی» به ما ابزار حل مسائل پیچیده را میدهد. بهعبارتدیگر در هر بینظمی، نظمی نهفته است به این معنا که نباید نظم را تنها در یک مقیاس جستجو کرد. پدیدهای که در مقیاس محلی، کاملاً تصادفی و غیرقابل پیشبینی به نظر میرسد چهبسا در مقیاس بزرگتر، کاملاً پایا و قابل پیشبینی است.
در چند دهه اخیر؛ انقلابی در شیوه درک و تبیین پدیدهها؛ بهوسیله اندیشمندانی صورت گرفته است که در سالیان گذشته؛ تبیینهای خود را در قالبهای منظم و مشخص ارائه میدادند و جهان را مجموعهای از دستگاههایی تصور میکردند که مطابق با قوانین جبری طبیعت به طریقی مشخص و قابل پیشبینی در حرکت است. ازاینرو؛ معتقد بودند معلولها بهصورت خطی؛ برآیند علل خاصی هستند. اکنون آنها بر نقش خلاقانه بینظمی و آشوب تأکید کرده و جهان را مجموعهای از دستگاههایی میدانند که به شیوههایی خودسازمانده عمل مینمایند و پیامدهای این شیوه زندگی وجود حالات غیرقابل پیشبینی و تصادفی است؛ اما در این شرایط؛ قوانین جبری طبیعی کماکان حاکمیت دارند و پیبرده شده که دستگاهها به شیوهای دورانی عمل میکنند که در آن بینظمی منجر به نظم و نظم منجر به بینظمی میشود. امروزه دیگر تصور ساده از نحوه فعالیت جهان جای خود را به تصوری پیچیده و پارادوکسگونه داده است. این علم جدید؛ تئوری پیچیدگی نامیده میشود و جنبهای از این علم که توجه همگان را به خود جلب کرده است؛ تئوری آشوب یا نظم در بینظمی نامیده میشود.
ویژگیهای تئوری آشوب
برای تبیین بهتر نظریه تئوری آشوب به چهار ویژگی دستگاههای پیچیده اشاره نمودهاند.
1. اثر پروانهای (Butterfly Effect): این ویژگی بدین معناست که با بال زدن یک پروانه در یک کشور آفریقایی ممکن است طوفانی در قاره آمریکا رخ دهد؛ که آن را اثر پروانهای نامیدهاند.
2. سازگاری پویا (Dynamic Adaptation): دستگاههای بینظم در ارتباط با محیطشان مانند موجودات زنده عمل میکنند و نوعی تطابق و سازگاری پویا بین خود و محیط پیرامونشان ایجاد میکنند
3. جاذبههای غریب (strange Attractors): این جاذبهها نوعی بینظمی در خود دارند که اگر با دقت به آنهـا نگریسته شود و نوع دیدگاهها نسبت به آنها عوض شود، به نظم عمیق آنها پی برده میشود. بهطــور مثال تصاویر هندسی برگرفتهشده از قوم اینکا در صحرای پرو، حاکی آن است که اگر از نزدیک به آنها نگاه شود، بینظمیها را نشان میدهند؛ اما اگر از دوردست به آنها نگریسته شود، تصاویـر معناداری را در ذهن متبادر میسازد. این نوع جاذبهها حاوی مطالب مهمی هستند و آن این است که در نظر اول نباید محیط پیرامون خود را آشوبناک توصیف نمو؛د بلکه با تغییر دیدگاه خود میتوان این آشوب را به یک نظم تبدیل کرد.
4. خودمانایی (Self-Similarity): در تئوری آشوب، نوعی شباهت بین اجزا و کل قابل تشخیص است. بدین ترتیب که هر جزئی از الگو همانند و متشابه کل است. این ویژگی از نظریه بینظمی؛ بیشتر در فرکتالها موردبررسی قرار میگیرد. در تئوری آشوب و معادلات عملیات آن نوعی شباهت بین اجزا و کل قابلتشخیص است. بدین گونه که هر جزئی از سیستم دارای ویژگی کل بوده و مشابه آن است.
دراینجا میتوان به مصادیقی از این تئوری در حوزه علوم انسانی اشاره کرد. بسیاری از وقایع تاریخی که در مقیاس ۲۰ ساله ممکن است کاملاً تصادفی و بینظم به نظر برسند، ممکن است که در مقیاس ۲۰۰ ساله، ۲۰۰۰ ساله یا ۲۰۰۰۰ ساله دارای دوره تناوب مشخص و یا نوعی نظم در علتها باشند. (مشیری، 1381: 29 -33)
تحول در تعیین واحدهای لفظی و معنایی
پیشازاین هرگاه درباره قرآن و نظم آن مطلبی نگاشته شده بر مبنای توصیف و تحلیل لفظ و معنی بوده است. بدین معنا که واحد لفظ و معنی یک واژه و یا یک آیه انتخابشده و موردبررسی قرار میگرفت در این مقاله پیشنهاد میشود مطالعه نظم از واژه و عبارت به یک پاره متن ارتقا یابد. به عبارت بهتر در این روش در تحلیل لفظی یا معنایی به سراغ دستهای از آیات میرویم و بدون بر هم زدن چینش، آیات را انتخاب نموده و به مطالعه بر روی آنها میپردازیم. البته این بدین معنا نیست که این انتخاب بخشها چه بر مبنای الفاظ و چه بر مبنای محتوی بدون بررسی باشد؛ بلکه باید قوانین، اصول و ضوابطی کارآمد برای این بخشها در نظر گرفته شود تا براساس آنها سوره به چند بخش تقسیمشده و سپس بررسی شود.
برای تعیین این واحدها یا بخشها در سورههای قرآن به دو روش کلی میتوان اقدام نمود، اولین روش، تعیین واحدهای بررسی سوره بر مبنای «لفظ» است، یعنی با توجه به نحوه کارکرد برخی الفاظ (شامل حروف، واژگان و جملات) در یک سوره و نظمی که احیاناً در پس چنین کاربردی نهفته است، تقسیمبندیها را انجام داد. بهترین نمونه از این دست مطالعه سوره و تقسیمبندی سوره را میتوان در مقاله «سوره مائده یا دستهای باز» مشاهده نمود. (رابینسون، 1391: سراسر اثر) که نویسنده براساس نوع و نحوه کاربرد الفاظ در سوره مائده آن را به 11 بخش تقسیم نموده است؛ و در یک مقاله بسیار خواندنی، نظم سوره مائده را به بهترین وجهی به تصویر کشیده است. نویسنده برای این کار به مطالعه سوره مائده پرداخته و کوشش نموده تا اصولی را برای تشخیص بهتر این نظم لفظی نشان دهد که در نوع خود بینظیر است.[5] اما دومین روش بسیار مهم و پرکاربرد، تعیین واحدها و بخشهای یک سوره بر مبنای موضوع و محتوی است. این روشی است که بیشتر مفسرین و محققان علوم قرآنی از آن بهره میبرند و قبل از تفسیر یک سوره ابتدا بخشی از آن را که دارای وحدت موضوعی است، جدا نموده و به بررسی و تفسیر آنها میپردازد. برای تعیین واحدهای موضوعی در یک سوره از دو طریق میتوان اقدام نمود، اولین روش بهصورت «اجتهادی» است در این روش مفسر و محقق قرآنی با توجه به تغییرات موضوعی در یک سوره، به تشخیص خود به تعیین این واحدها میپردازد. برای مثال علامه طباطبائی جهت ارائه سیاق لازم برای تفسیر آیات، بخشهایی از آیات را که دارای وحدت موضوعی هستند انتخاب نموده و به تفسیر آنها میپردازد؛ برای نمونه وی سوره یس را در پنج بخش بررسی و تفسیر نموده است. آیات 1 تا 12، آیات 13 تا 32 و آیات 33 تا 47 و آیات 48 تا 65 و آیات 66 تا 83. (طباطبایی، 1417: 17/ 61-119). سید قطب نیز از همین روش استفاده نموده، وی که برای این واحدهای موضوعی از اصطلاح «شوط» استفاده میکند، سوره یاسین را به سه «شوط» تقسیم نموده و آن را تفسیر کرده است: شوط اول؛ آیات 1 تا 29؛ شوط دوم آیات 30 تا 68 و شوط سوم؛ آیات 69 تا 83 (قطب، 1412: 5/2955-2974).
برخی از این روش در مطالعه نظم در سورههای قرآن کریم استفاده نمودهاند که به نظر میرسد امروزه تبدیل به یک جریان در گوشه و کنار جهان شده و به تبیین نظم قرآن میپردازد. جریانی که از آن در کتب و مقالات و نگاشتههای مختلف فارسی با عناوینی همچون «نظم متقارن»، «بلاغت سامی» و «تحلیل بلاغی» و... از آن یاد میشود. در این سبک از مطالعه، مبتنی بر اصل بنیادین تقارن (symmetry) به تبیین تألیف متن و تعیین ساختار آن میپردازند؛ و این تقارنها هستند که ساختمان متن را میسازند. سه نوع تألیف و یا سه نوع تقارن وجود دارد: 1. توازی یا ساختار متوازی (parallelism): وقتی واحدهای متن به همان ترتیب نخست باز ظهور یابند (ABC/ ABC)، 2. ترکیب دایرهای یا حلقوی (ring structure (composition) concentric structure): وقتی واحدهای متن بهصورت دایرههای متحدالمرکز مرتب شوند. (ABC/x/CBA)، 3. نظم آینهای و یا معکوس (chiasmus): وقتی که عنصر مرکزی وجود ندارد. ABC/CBA (شاکر، 1394: 12).
دومین روش در تعیین واحدهای موضوعی سوره یس توجه به موضوع «رکوعات» است. رکوعات که همان واحدهای موضوعی درون سورههای قرآن است با علامت «ع» در مصاحف قرآنی تعیینشده است و از پیشینه تاریخی کهن برخوردار است بهگونهای که برخی از پژوهشگران قدمت آن را از عصر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم نیز میدانند؛ اما امروزه در برخی از چاپهای قرآن در قرن اخیر به علت عدم توجه به اهمیت این تقسیمبندی این علامت حذفشده است. این در حالی است که قدما معمولاً برای این مسأله اهمیت ویژهای قائل بودهاند و علامت رکوع در تمام نسخههای قرآن تا قبل از قرن اخیر ثبت میشده است. مستند اصلی این مسأله غالب مصحفهای نگاشته شده تا قبل از قرن اخیر مربوط به بلاد مختلف اسلامی است که بدون استثنا علامت «ع» را در لابهلای آیات خود ثبت و ضبط کردهاند (برای آشنایی با بحث رکوعات قرآنی: لسانی فشارکی، 1394: 88 -105). درباره ارزش و اهمیت رکوعات قرآنی، تاکنون در سه زمینه بررسیهایی انجامگرفته است ازجمله نقش آن در حسن شروع و حسن ختام قرائت مجلسی قرآن (لسانی فشارکی، 1394: 100-101)، دوم؛ آسانسازی و تسهیل آموزش و تعلیم و تحفیظ قرآن (رجبی قدسی، 1391: 192-173) و همچنین اهمیتی که توجه به رکوعات در تفسیر و فهم قرآن بر مبنای تهیه و تدارک سیاق آیات قرآنی دارد (مرادی زنجانی، 1385: 5-58). در این نوشتار به نقشی که رکوعات قرآنی در شناخت و ترسیم نظم و ساختار سورههای قرآن دارد پرداخته میشود. آنچه در این مقاله ملاک و معیار تعیین واحدهای موضوعی در سوره قرارگرفته همان رکوعات است.
3. کاربست عملی و اجرایی مقاله: نظم در سوره یس
پس از اینکه کاربست نظری مقاله تدوین گردید به بررسی سوره یاسین با این مدل پرداخته میشود. در این کار واحد بررسی نظم سوره انتخابشده و مقاله به دنبال کشف چگونگی چینش الفاظ و مفاهیم در این سوره است. از طرف دیگر، نشان داده خواهد شد که نظم حاکم بر نوع چینش در این سوره، نظمی پیچیده است که دارای خاصیت خودمانایی است. از طرف دیگر به تعیین واحدهای موضوعی در این سوره براساس رکوعات قرآنی پرداختهشده است.
تعیین واحدهای موضوعی (رکوعات) سوره یس
رکوع اول: این رکوع آیات 1 تا 12 را دربر دارد.
موضوعاتی که در این رکوع[6] مطرحشدهاند را به ترتیب میتوان چنین برشمرد؛ در آغاز اشارهای به قرآن حکیم میشود و اینکه پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم صاحب این قرآن، جزء مرسلین است و هدف از این ارسال نیز انذار مردم است؛ و در ادامه برخورد عموم مردم با این رسول و سایر رسولان الهی که غالباً غفلت از چنین انذارهایی بوده است میآید (10-1). سپس به بستر لازم جهت بهرهگیری از این انذارِ رسولان که همان خشیت از رحمان خداوند (رحمان) است اشاره شده است (آیه 11). خداوند در پایان این بخش اشاره میکند علیرغم غفلت شما، هرچه که انجام میدهید ثبت و ضبطشده و پس از مردن نیز شما را مجدداً زنده میکنیم تا پاسخگوی این رفتار باشید (آیه 12).
رکوع دوم: این رکوع آیات 13 تا 32 را در بردارد.
در آغاز این رکوع به داستان «اصحاب القریه و رسولان الهی» میپردازد و اینکه پس از تکذیب دو نفر از رسولان الهی خداوند نفر سومی را برای هدایت آنها فرستاد که او را تکذیب نمودند و پس از آن به گفتوگوهایی که بین رسول الهی و اصحاب قریه رخداده و اینکه این گفتوگوها راه بهجایی نبرده و عاقبت این رسولان تهدید به سنگسار و شکنجه دردناک شده است (13-19). در ادامه این رکوع داستان مؤمنی مطرح میشود که از نقطهای دور از شهر میآید و سعی دارد تا با این غفلت اهالیِ شهرش مبارزه کند و از قومش میخواهد تا از رسولان الهی تبعیت کنند کسانی که بیمزد و منّت در جهت هدایت آنها میکوشند. وی سپس دلایل ایمان خود را به خداوند بازمیگوید. پرده بعدی این داستان ورود این مؤمن را به بهشت گزارش میکند و در اینجاست که ندایی دیگر از او شنیده میشود که ای کاش قوم من نیز میدانستند که بهپاس ایمان چگونه گرامی داشته شدم (20-25). در پایان این بخش عاقبت این قوم (اصحاب القریه) که با صیحهای آسمانی از بین رفتند گزارش شد و اینکه در روز قیامت نیز باید پاسخگوی این رفتار خودشان باشند آمده است (26-32).
رکوع سوم: این رکوع آیات 33 تا 50 را در بردارد.
این رکوع با معرفی و تبیین آیات خداوند آغاز میشود و این آیات را در سه بخش معرفی و بررسی مینماید. اولین دسته از این آیات، آیات ارضی هستند و اینکه چگونه زمین مرده زنده میشود و در آن چشمههایی جاری میشود و درخت میروید گیاهان سبز میشوند و در ادامه خداوند را بهخاطر خلق ازواج، زمین و... تسبیح نموده است (33-36). دسته دیگری از آیات که در این بخش معرفی میشود، آیات سماوی است و در آن بهدقت در آیه شب و روز و شمس و قمر و... دعوت میکند و اینکه آیات سماوی نیز در یک فلکی در گردش هستند (یسبحون) (37-40). سومین دسته از آیات این بخش، آیاتی است که بهنحوی به زندگی روزمره انسانها مربوط میشود. نعمت کشتی، نعمت رکوب بر حیوانات و رحمت خداوند که زمینه استفاده آن را فراهم نموده است (41-44). در پایان این رکوع خداوند از انسانها میخواهد تا تقوای الهی را رعایت نمایند؛ اما برخورد کفار با این درخواست، تکذیب آیات و استعجال عذاب است و سرانجام با صیحهای آسمانی از بین میروند (45-50).
رکوع چهارم: این رکوع آیات 51 تا 67 را در بردارد.
این رکوع با نفخ در صور و برانگیخته شدن مردگان شروع میشود و این کار با یک صیحهای آسمانی انجام میگیرد و در پی آن همه در محضر خداوند حاضر میشوند و آن روز به کسی ظلم نمیشود و ملاک و معیار جزا در آن روز، اعمال انسانها است (51-54). بخش بعدی این رکوع نعمتهای دادهشده به اصحاب الجنه را برمیشمرد که شامل میوهها، همسران بهشتی و سایهسارهای بهشتی و سلام خداوند، است (55-58). در ادامه به موضوع مجرمین و جداسازی آنها از اصحاب الجنه و جرم آنها که همان عبادت شیطان است، میپردازد. در آن روز است که عذابهای مختلفی همچون ختم بر دهان (مهر نهادن بر دهانها) و طمس عین (پوشیده شدن چشمها) و... روبرو میشوند (59 تا 67).
رکوع پنجم: این رکوع از آیه 68 تا 83 سوره را در بردارد.
رکوع پس از اشاره به فرسودگی انسان با طول عمر شروع میشود. درادامه به موضوع قرآن و انذار انسانها میپردازد و اینکه اتمام حجت برای کافران است. در ادامه پس از ذکر خلقت انعام و نعمت سواری (رکوب) و خوراکی (اکل) و سایر منافع آنها همچون نوشیدنی (شیر) اشارهشده و اینکه همه این نعمتها کفران شده است (71-76). در ادامه به خلقت انسان اشاره نموده و برخورد انسان علیرغم این خلقت اولیه که چیزی جز ناسپاس و ناشکری نیست آمده است و اینکه او خلقت مجدد خود را انکار مینماید. سپس به قانون تبدیل درخت سبز به آتش اشاره نموده (تبدیل یکچیز به غیر خودش) و از این مثال کوچک به این مطلب میپردازد که آیا چنین خدایی نمیتواند آسمان و زمین را یکبار دیگر خلقت نماید (تبدیل بهمثل خودش). در ادامه نیز با اشاره به تسبیح خداوند و اینکه رجعت همگان بهسوی اوست، سوره را پایان داده است (77-83).
خودمانایی بهمثابه نظم سوره یاسین
نظمی عمیق و دقیق در عین بینظمی و پراکندگی ظاهری موضوعات در این سوره بر آن حاکم است. بهعبارتدیگر اگرچه در نگاه اول به نظر میرسد آیات سوره نیز پراکنده و بینظم است، اما بررسی عمیقتر این مسأله نشان میدهد نظمی عمیق و دقیق برچینش موضوعات و واژگان این سوره حاکم است. نوع این نظم، نشانگر یکی از ویژگیهای دستگاههای آشوبناک (نظم در بینظمی) است که به آن خودمانایی گفته میشود. نظمی که اساس آن بر این است که بر کل یک مجموعه نظمی حاکم است که بر اجزای آن مجموعه
منبع مطلب : quran.journals.pnu.ac.ir
مدیر محترم سایت quran.journals.pnu.ac.ir لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
قرآن کلام ابدی خداوند
نظم ظریف در جهان
سوره الملک 67 آیه 3و4
(نوشته در بخش قبلی )
أَلَمْ تَرَوْا کَیْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا (سوره نوح 71 آیه 15)
« آیا نمی بینید که چگونه هفت آسمان را بطور منظم و هماهنگ خلق کرده است؟ »
الَّذی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَمْ یَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ یَکُن لَّهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَخَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدیرًا
(سوره فرقان 25 آیه 2)
« خدائی که فرمانروائی آسمان ها وزمین ازآن اوست وفرزندی نگرفته نگرفته وشریکی درفرمانروائی آن نداشته و همه چیز راخلق کرده با دقت اندازه آنرا معین نموده است .»
فلسفه ماتریالیست با این ادعا بوجود آمد که همه سیستمها در طبیعت و جهان مانند یک ماشین است که خود بخود درحال فعالیت است و تمام تنظیم و تعادل بی عیب در آنها تصادفی است .
گرچه امروزه ماهیت نادرست و دروغین ماتریالیسم و دارونیسم (که قبلا پایه علمی نامیده می شد ) به صورت علمی اثبات شده است. اکتشافات علمی قرن 20 ام که به سرعت ویکی پس از دیگری به وقوع پیوست در زمینه های فیزیک نجوم و بیولوژی ثابت کرده است که زندگی و جهان خلق شدند .
با از هم پاشیدن تئوریهای دارونیسم ، تئوری"انفجار بزرگ "(BB)نشان داده است که جهان از هیچ خلق شده است .
اکتشافات معلوم کرده اند که طراحی ونظم بسیار ظریفی در دنیای ماده وجود دارد و این قطعأ ماهیت بی اساس ادعاهای ماتریالیسم را اثبات می کند .
با توجه به شرایطی که برای ادامه حیات لازم است ، می بینیم که تنها زمین دارای چنین شرایطی است برای امکان پذیر بودن زندگی ، شرایط بی شماری بطور همزمان و بدون وقفه در اطرافمان وجود دارند .
با دانستن وجود یکصد میلیارد کهکشان که (بطور متوسط ) هر یک دارای صد میلیارد ستاره وتقریبأ به همان مقدار سیاره می باشند ، بهتر به اهمیت وجود محیطی استثنائی برروی کره زمین پی می بریم .
از قدرت " انفجار بزرگ " تا اندازه فیزیکی اتم ها ، از میزان چهار انرژی پایه تا فرایندهای شیمیائی در ستارگان ، از نوع نور ساتع شده از خورشید تا سطح چسبندگی آب ، از میزان فاصله ماه تا زمین تا سطح گازها در جو ، از میزان فاصله زمین از خورشید تا اندازه زاویه چرخش آن ، از سرعت چرخش زمین به دور محورش تا عملکرد کوهها و اقیانوس بر روی زمین : جزء به جزء آنها بطور ایده ال برای زندگی ما مناسب و تنظیم شده اند .
امروزه دنیای علم این خصوصیات بر جسته را بوسیله مباحثی با عنوان "اصول پیدایش انسان " و "نظم شگرف " بیان می کند این مباحث بطور خلاصه نشان می دهند که جهان مجموعه ای از مواد تصادفی ، بدون هدف و غیر قابل کنترل نیست بلکه در آن منظور قصدی برای معطوف داشتن بسوی زندگی انسان بوده و عالیترین دقت طراحی شده است .
در آیات فوق توجه به اندازه دقت و هماهنگی در خلقت خداوند جلب شده است . کلمه "تقدیر" در آیات قرآن نظیر آیه 2 سوره الفرقان به معنی "طراحی کردن وخلق کردن به اندازه " بکار رفته است . کلمه "طباق " به معنی "با نظم و هماهنگ " در آیه 3 سوره الملکو آیه 15 سوره نوح به کار رفته است .
علاوه براین ، خداوند در سوره الملک با کلمه "تفاوت " به معنی "اختلاف ، خلل ، تخطی ، نامنظم و تضاد وتفاوت "بیان می کند آنهای که در جستجوی یافتن نا هماهنگی در خلقت هستند موفق به یافتن آن نخواهند شد .
عبارت "نظم ظریف " که استفاده از آن در آخر قرن 20ام آغاز شد ، این حقیقت موجود در آیات را به نمایش می گذارد . در دو سه دهه گذشته ، تعداد بسیار زیادی از دانشمندان ، روشنفکران و نویسندگان نشان داده اند که جهان یک مجموعه تصادفی نیست بلکه بر عکس ، دارای یک طراحی ونظم فوق العاده می باشد که در تمام جزئیاتش به صورتی ایده ال برای زندگی انسان ترتیب داده شده است .
بسیاری از خصوصیات جهان به روشنی نشان می دهند که جهان طوری خلق شده است تا از حیات و زندگی پشتیبانی کند ؛ اگر کارل کیبرسن (فیزیکدان) این حقیقت را اینگونه بیان می کند : در دهه 1960 ، بعضی از فیزیکدانان دریافتند که جهان ، طوری با ظرافت تنظیم شده است که به زندگی انسان موجودیت بدهد . نجومدان بریتانیائی ، پرفسور جورج اف آلیس به "نظم ظریف " اینگونهاشاره می کند : "نظم ظریف " و خارق العاده ای در قوانین ، این پیچیدگی را ممکن ساخته است .
درک پیچیدگی در آنچه که انجام گرفته است ما را ناگذیر به استفاده از کلمه "معجزه آساز" نموده است . بدون آنکه از جنبه علمی آن قدمی عقب بگذاریم .
سرعت انفجار بزرگ(BB):
توازنی که با انفجار بزرگ و تشکیل آنی جهان برقرار شد یکی از نشانه های این است که جهان بطور تصادفی بوجود نیامدهاست . مطابق گفته ای پل داویس پروفسور فیزیک و ریاضی دانشگاه آدلاید . اگرسرعت گسترشی که پس از انفجار بزرگ بوجود آمد . فقط به اندازیک میلیاردم متفاوت می بود ، جهان هستی بوجود نمی آمد .
استفن هاوکینگ ، در کتابش بنام خلاصه از تاریخ زمان ، این دقت غیر عادی و خارق العاده را سرعت گسترش جهان تصدیق می نماید .
اگه سرعت انبساط (توسعه) در یک ثانیه پس از انفجار بزرگ حتی کمتر از یک در صد هزار میلیون میلیون ، کوچکتر می بود جهان قبل از رسیدن به اندازه کنونی مجددأ متلاشی شده واز بین می رفت .
نیروهای چهارگانه :
تمامی حرکات فیزیکی در جهان با بهره گیری از تقابل و توازن چهار نیرویی که در فیزیک مدرن به آنها نیروی جاذبه ، الکترو مغناطیس ، نیروی هسته ای قوی و نیروی هسته ای ضعیف بوجود می آیند . این نیروها مقادیر بسیار متفاوتی از هم را دارا هستند . مایکل وانتن ، دانشمند مشهور بیولوژی ملکولی توازن خارق العاده مابین این نیروها را بدینگونه بیان می کند : اگر مثلا نیروی جاذبه یک تریلیون برابر قویتر می بود آنگاه جهان بسیار کوچکتر و طول حیات آن نیز کوتاه تر می شد . یک ستاره متوسط حجمی به اندازه یک ترلیونم حجم خورشید طول عمری در حدود یک سال می داشت از طرف دیگر اگر جاذبه قدرت کمتری می داشت ستارگان و کهکشانها هرگز شکل نمی گرفتند .
سا یر نسبتها و مقادیر بدون این نیروها نیز به همین اندازه مهم هستند اگر نیروی قوی فقط کمی ضعیفتر می بود . تنها عنصری که می توانست پایدار آن بماند هیدروژن می بود و هیچ اتم دیگری نمی توانست وجود داشته باشد . اگر آن نیرو مقدار کمی قویتر از نیروی الکترو مکانیسمی می بود در آن صورت اتمی که دارای 2 پروتون در هسته است تنها مشخصه پایدار جهان می بود و این به آن معنی است که دیگر هیدروژنی وجود نمی داشت و این مطلب دربارهستارگان و کهکشانها یعنی اینکه آنها دیگر به شکل کنونی شان نمی بودند به عبارت روشنتر اگر این نیروها و مقادیر عین این اندازه های موجود را نمی داشتند هیچ ستاره ، هیچ سوپر نرا هیچ سیاره ، هیچ اتم و هیچ زندگی وجود نداشت .
فاصله بین اجرام آسمانی :
توزیع اجرام آسمانی در فضا و فواصل بین آنها برای وجود حیات بر روی زمین زروری است . فواصل بین اجرام آسمانی طوری متناسب و مطابق با سایر نیروهای قوی در جهان محاسبه و برقرار شده اند که زندگی بر روی زمین را امکان پذیر می نماید .
مایکل انتن در کتاب "سرنوشت طبیعت " فاصله بین ستارگان و سوپر نرا را این گونه توصیف می کند : فواصل بین سوپر نرا ودر واقع بین همه ستارگان به دلایل مختلف مهم می باشد . فاصله بین ستارگان در کهکشانها تقریبأ سی میلیون مایل (48 کیلومتر ) است . اگر این فاصله خیلی کمتر می بود مدارات سیاره ای بی ثبات می شدند ، و اگر بسیار بیشتر می بودند خرده ها ی پرتاب شده توسط سوپر نرا چنان گسترده پخش میشدند که سیستمهای سیاره ای شبیه آنچه ما داریم به هیچ وجه تشکیل نمی شدند.
اگر گیتی قرار است محلی برای زندگی باشد ، در آنصورت سوپر نرا بایستی با دقت زیاد و وصله صحیحی ما بین آنها و همه ستارگان رخ دهد .
جاذبه :
اگر جاذبه قویتر می بود آمونیاک و متان بیش از حدی در جو زمین جمع می شد که بیشترین اثر و آسیب را به حیات وارد می کرد .
اگر جاذبه ضعیفتر بود جوزمین مقدار بیش از حدی آب از دست می دادو بنابراین زندگی غیر ممکن میشد.
فاصله زمین از خورشید:
-اگر زیاتر بود کره زمین خیلی سرد می شد و چرخه آب در جو زمین مورد تأخیر قرار گرفته و سیاره به عصر یخبندان وارد می شد .
- اگر زمینکمی نزدیکتر به خورشید می بود سیاره می سوخت و چرخه آب در جو کاملا آسیب می دید و زندگی غیر ممکن می شد .
ضخامت پوسته زمین :
- اگر پوسته کمی زخیمتر بود ، مقدار بیش از حدی از اکسیژن از جو به آن انتقال می یافت
- اگر پوسته کمی نازکتر می بود ، فعالیتهای آتش فشانی حاصله زندگی را غیر ممکن می ساخت .
سرعت جرخش زمین :
- اگر کمی آهسته تر بود ، تفاوت دما بین روز وشب بیش از حد افزایش پیدا می کرد .
- اگر کمی سریعتر می بود ، بادهای جوی سرعتی بسیار زیاد به خود می گرفتند ، طوفانها و بادهای موسمی زندگی را غیر ممکن می کردند .
میدان مغناطیسی زمین :
- اگر کمی قوی تر بود طوفانهای الکترومغناطیسیبسیار قوی بود می آمدند .
- اگر کمی ضعیفتر بود ، در صورت زمین حفاظ خود را در مقابل ذرات مضر ساتع شده از خورشید که معروف به بادهای خورشیدی هستند از دست می داد . در هر دو حالت زندگی غیر ممکن می شد .
اثر آلبدو یا درصدی از انعکاس نور توسط زمین :
اگر بیشتر بود ؛عصر یخبندان به سرعت به وجود می آمد .
-اگر کمتر بود ، درمقابل فرایندهای حیاتی بشدت کند می شدند .
نسبت دی اکسید کربن و آب در جو :
- اگر بیشتر بود ، جو بشدت برافروخته و داغ می شد .
- اگر کمتر بود ، دمای جو پائین می آمد .
ضخامت لایه اوزن :
- اگر بیشتر بود دمای زمین بی اندازه کاهش می یافت .
- اگر کمی کمتر بود ، زمین بشدت گرم ودرمقابل اشعه مضر ماورای بنفش ساتع شده از خورشید بی دفاع می شد .
فعالیتهای زلزله ای (زمین لرزه ها ):
- اگر کمی بیشتر بود ، حیات موجودات زنده را مختل می کرد .
- اگر کمتر بود مواد در اعماق دریا به داخل آب پخش شده وبه حیات موجودات دریائی آسیب زده بر روی حیات در اقیانوسها و کره زمین صدمه وارد می کردند .
زاویه تمایل زمین :
زمین دارای زاویه شیب 23 درجه نسبت مدارش می باشد. همین شیب موجب بوجود آمدن فصول می شود . اگر این زاویه کمی بیشتر یا کمی کمتر از اندازه فعلی آن می بود ،اختلاف دما بین فصول بیش از حد زیاد می شد یعنی تابستانهای داغ غیر قابل تحمل وزمستانهای بشدت سرد.
اندازه خورشید :
ستاره ای کوچکتر از خورشید به معنای یخ زدن زمین و بزرگتر از آن یعنی سوختن آن
جاذبه بین زمین وماه :
اگر این جاذبه کمی بیشتر بود جاذبهقدرتمند ماه تأثیرات بسیار جدی بر روی شرایط جوی ، سرعت چرخش زمین بر روی محورش و جزر و مد اقیانوسها می داشت .
- اگر کمی کمتر بود ، موجب تغییرات شدید آب وهوا می شد.
فاصله بین زمین و ماه :
- اگر کمی نزدیکتر بود ، کره ماه برروی زمین می افتاد .
- اگر کمی دورتر بود ، کره ماه در فضا ناپدید می شد
- حتی اگر مقدار خیلی کمی نزدیکتر بود ، تأثیر ماه بر روی جزر و مد زمین ابعاد خطرناکی بخود می گرفت ، امواج اقیانوس زمینهای کم ارتفاع را می پوشاند . سایش ناشی از آن باعث افزایش دمای اقیانوس شده و در نتیجه تعادل حساس دما که بر روی کره زمین ضروری است را از بین می برد.
- اگر فقط مقدار خیلی کمی دورتر بود ، جزر و مد کاهش می یافت و اقیانوسها کم تحرک تر می شدند . آب بی حرکت ، حیات موجودات دریا را به خطر می انداخت و مقدار سطح اکسیژن لازم برای تنفس را کاهش می داد .
دمای کره زمین و حیات مبتنی بر کربن :
وجود کربن پایه حیات ، به ماندگاری دما در یک محدوده شخصی بستگی دارد . کربن یک ماده حیاتی برای ملکولهای آلی مانند آمنیو اسیدفرکلیک اسید وپروتئین است ،که بنیاد زندگی را تشکیل می دهند .بنابراین زندگی تنهابرپایه کربن است ، با بیان این مهم دمای هوا نباید کمتر از منفی بیست درجه و نباید بیشتر از صدو بیست درجه سلسیوس باشد واین همان محدوده دما برروی کره زمین است .
اینها فقط چند مورد از تعادلهایی فوق حساسی است کهبرای پدید آمدن زندگی و ادامه آن ضروری هستند اما همین موارد کافیست تا صریحأ آشکار کند که زمین و جهان در نتیجه تعدادی رخداد تصادفی پشت سر هم بوجود نیامده است . مفاهیم "نظم ظریف " و اصل پیدایش انسان که در قرن بیستم استفاده از آنه شروع شده است شواهد دیگر از خلقت توسط خداوند هستند .
هماهنگی و تناسب موجود در آن با دقتی با شکوه بیش از چهارده قرن پیش در قرآن توصیف شده است .
منبع مطلب : ourquran.blogsky.com
مدیر محترم سایت ourquran.blogsky.com لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
نمیدونم
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
کدام یک ازسوره های قرآن به مفهوم نظم اشاره کرده است