منظور امام رضا در مصرع مرقدی هم در شهر توس مرقد کدام امام است
منظور امام رضا در مصرع مرقدی هم در شهر توس مرقد کدام امام است را از سایت نکس درجه دریافت کنید.
مشرق نیوز
مشرق-- هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، حضرت علی بن موسی رضا(ع) در روز آخر ماه صفر سال 203 هجری قمری به دست مأمون، پسر هارونالرشید خلیفهی وقت عباسی به شهادت رسید.
بر طبق منابع تاریخی، مکانی که پیکر مطهرامام رضا(ع)در آن به خاک سپرده شده است در اصل روستای کوچکی به نام «سناباد» بوده که در حاشیهی شهر «توس» قرار داشته است.
از این روستای کوچک به برکت وجود حضرت ثامن الحجج(ع)، شهری حول محور حرمامام رضا(ع)ساخته شد که امروز به مشهدالرضا معروف شده است و شهر توس در حاشیهی آن قرار دارد.
حرم مطهر رضوی، مهمترین بنای تاریخی و مذهبی ایران اسلامی به شمار میرود که سالانه افزون بر 20 میلیون زائر از اقصی نقاط کشور و جهان برای زیارت آن بهمشهدمقدس سفر میکنند.
این مجموعهی فرهنگی و تاریخی، بعد از مسجدالحرام و مسجدالنبی از مهمترین بناهای مذهبی مسلمانان به شمار میرود.
حرم مطهرامام رضا(ع)بنایی تقریباً گرد است که گنبدی درخشان و طلایی بر بالای آن قرار دارد و در مرکز مجموعه، مضجعامام رضا(ع)قرار گرفته است.
این در حالی است که پیرامون محل دقیق دفن پیکر مطهر هشتمین پیشوای شیعیان(ع)، روایات و بحثهای گوناگونی مطرح است.
بر اساس روایات تاریخی، حضرت رضا(ع) قبل از مرگ این شرایط را پیشبینی کردند.
علامه مجلسی در «عیون» و شیخ مفید در «جلاء العیون» در خصوص محل دفن امام هشتم به روایت اباصلت هروی، چنین نقل میکنند: «حضرت رضا(ع) به اباصلت فرمود: به قبهی هارونالرشید برو و از چهار سمت قبر، هر طرف یک مشت خاک بیاور.
سپس امام(ع) خاک بالا و پایین و پشت سر را بوییدند و فرمودند: مأمون اراده خواهد کرد قبر پدرش را قبلهی قبر من قرار دهد، سنگ بزرگی آشکار شود که هر چه کلنک در خراسان است اگر جمع نمایند برای کندن آن، ممکن نشود».
به گفتهی مورخان، مأمون خیلی دلش میخواست که حضرت رضا(ع) را در پایین پای پدرش هارون دفن کند که طبق آنچه گفته شد و در احادیث آمده، اتفاقات خارقالعادهای رخ داد که مجبور شدند حضرت را در بالای سر هارون دفن کنند.
آنهایی که به زیارت امام هشتم نایل شدهاند، میدانند که جای «بالا سر» حضرت تنگتر است؛ چرا که قبرامام رضا(ع)در وسط مضجع قرار نگرفته است و آنجا محل دفن هارونالرشید میباشد.
براساس روایات تاریخی،امام رضا(ع)بعد از قبول ولایتعهدی مأمون و ورود به خراسان، به مرو مرکز خلافت رفت.
مقام ولایتعهدی مأمون که با شعار «الرضا من آل محمد» صورت گرفت، به طور رسمی در ماه رمضان سال 201 هجری قمری اعلام شد. اما این ولایتعهدی طولی نکشید و مأمون بعد از کشتن وزیر خود در سرخس،امام رضا(ع)را به روایتی در سرخس و به روایتی در توس با انگور زهرآلود، مسموم و به شهادت رساند و دستور داد پیکر مطهر ایشان را در قریهی سناباد توس در «دارلاماره حمید بن قحطبه طایی» به خاک بسپارند.
دارالاماره و یا باغ حمید بن قحطبه طایی، در دهکدهی سناباد، دژ نظامی بوده که تاریخ ساخت آن به قبل از اسلام میرسید. با مرگ هارون و دفن وی در این محل، دارالاماره به بقعهی هارونیه شهرت یافته بود.
مأمون برای تبرئهی خود از اتهام به شهادت رساندن امام(ع) فرمان داد تا پیکر حضرت رضا(ع) را در بقعهی هارونیه، نزدیک قبر پدرش به خاک بسپارند.
مورخین معتقدند اصل بنای داخلی تالار دارالاماره، معبد(آتشکده) بوده است که پس از دفن هارون به دستور مأمون تخریب و به سبک معماری خراسان و به صورت چهار دیواری ساده با گنبدی کمخیز احداث شد.
این مکان بعد از دفنامام رضا(ع)از سوی شیعیان و علویانی که تعداد آنها در میان خراسانیان کم نبود، به مشهدالرضا تغییر نام یافت.
همین علویان بعد از به قدرت رسیدن آل بویه اقدام به ساخت مقبرهای برای حضرتامام رضا(ع)نمودند.
نخستین سنگ مضجع منوّر امام(ع) که هماکنون در موزهی مرکزی آستان قدس رضوی نگهداری میشود، سنگ مرمری با ابعاد30 در 40 سانتیمتر میباشد.
روی این سنگ که از قرن پنجم هجری بر مرقد آن حضرت قرار گرفت، عباراتی مشتمل بر آیهی قرآن و اسامی پیشوایان معصوم به خط کوفی نوشته شده است.
به مرور زمان سنگ مرقد ارتفاع و حجم یافت و در دورههای بعدی مکعبی به شکل صندوق با حجم و ارتفاع بیشتری ساخته شد و بر فراز مرقد شریف قرار گرفت.
نخستین بنایی که گرداگرد مرقد مطهرامام رضا(ع)ساخته شد، به دورهی سامانیان و حکومت آنها در خراسان بر میگردد.
بر اساس گفتهی برخی از مورخین نظیر «ابن اثیر» در الکامل، سلطان محمود غزنوی عمارتمشهدطوس را که مرقد علی بن موسی الرضا(ع) و رشید در آن است، پس از تخریبی که پدرش سبکتکین غزنوی در قبه به وجود آورد، از نو ساخت و بنایی زیبا بر آن بنیاد نهاد.
گنبد این بنا در دورهی سلجوقیان نصب شد اما در اوایل قرن هفتم هجری قمری، دوران سلطنت سلطان محمد خوارزمشاه، بار دیگر حرم مطهر با کاشیهای ممتاز، معروف به کاشی سنجری تزئین یافت.
دوران تیموریان یکی از دورههایی بود که تغییرات زیادی در حرمامام رضا(ع)به وجود آمد و تعداد زیادی از بناهای گرداگرد آن ساخته شد.
بخش مهمی از این بناها در دوران «شاهرخ» و به همت «امیر علیشیر نوایی»، وزیر وی ساخته شد.
از آثار مهم این دوره میتوان به مسجد گوهرشاد در جنوب حرم مطهر و دو رواق تاریخی «دارالحفاظ»، «دارالسیاده» و «مدرسه پریزاد» اشاره کرد.
دوران صفویه با توجه به استقرار حکومت شیعیان و ارادتی که شاهان این سلسله به ائمه داشتند، یکی از دورههایی بود که حرم مطهر رونق پیدا کرد.
شاه طهماسب صفوی در سال 932 ه.ق دستور داد تا گنبد را با طلا بپوشاندند و علاوه بر این، ایوان امیر علیشیر و گلدستهی کنار گنبد را نیز طلاکاری کرد.
اما مهمترین تغییری که در حرم مطهرامام رضا(ع)روی داد، معماری شیخ بهایی است.
پس از اینکه در سال 997 ه.ق «عبدالمؤمن خان ازبک» اقدام به غارت اموال آستان قدس رضوی و طلاهای گنبد منور کرد، شاه عباس اول در سفری که بهمشهدآمد، مجدداً گنبد را طلاکاری کرد و این کار در سال 1016ه.ق پایان یافت.
علاوه بر آن، شاه سلیمان صفوی به تعمیر رواق دارالسیاده و طلاکاری مجدد گنبد که در اثر زلزلهی سال 1084ه.ق آسیب دیده و فروریخته بود، اقدام کرد.
رواقهای توحیدخانه، گنبد اللهوردی خان و گنبد حاتم خانی نیز از آثار عهد صفویه است.
از دورهی صفویه به بعد حرمامام رضا(ع)علاوه بر تزئیناتی که سلسلههای مختلف بر آن افزودند، گسترش یافت.
دومین ضریح در سال 1160ه.ق و به دستور شاهرخ، نوهی نادر که معروف به ضریح نگیننشان بود، ساخته ووقفمرقد مطهر شد.
در عصر پادشاهی فتحعلیشاه قاجار به دستور وی ضریحی فولادی و ساده ساخته شده و روی ضریح دوم(ضریح نگین نشان) نصب شد که این ضریح نیز تعویض شد.
ضریح چهارم به ضریح ملمع «طلا و نقره» و ضریح «شیر و شکر» معروف بود و ضریح پنجم نیز پس از آن ساخته و نصب شد.
افزودن چند صحن به صحنهای اصلی حرم امام رضا(ع)، راهاندازی و تجهیز مجهزترین کتابخانهی ایران، راهاندازی موزه و سایر سیستمهای رفاهی به زائران از جمله اقداماتی است که در دورهی پهلوی در حرم مطهر رضوی انجام شده است.
منبع مطلب : www.mashreghnews.ir
مدیر محترم سایت www.mashreghnews.ir لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
قدس آنلاین
اوضاع کشورهای اسلامی در عهد مأمون بسیار آشفته و نگران کننده بود و شکل گیری نهضت علویان که عکس العمل سخت گیریهای خلفای عباسی به خصوص هارون الرشید بود، مأمون را به فکر و چاره اندیشی واداشت تا با دست زدن به اقدامات تازه جنبش بوجود آمده را به آرامش و سکون مبدل کند.
براین اساس مأمون تصمیم گرفت امام رضا(ع) را به نوعی حتی برخلاف تمایلشان وارد حکومت عباسیان نماید تا بتواند رضایت علویان را جلب کرده و آنها را تحت کنترل درآورد.
در این راستا واگذاری ولایتعهدی از طرف مأمون به حضرت رضا(ع) مطرح می شود و علیرغم مخالفت امام (ع) با این پیشنهاد، مأمون ایشان را با طرح قبلی از مدینه به مرو (مقر حکومت عباسیان) فرا می خواند. حضرت رضا(ع) به اجبار راهی مرو می شوند. اما مطلبی که ما در این نوشته به دنبال آن هستیم اینکه مرکز حکومت مأمون شهر مرو بوده است اما امام رضا(ع) در طوس به شهادت رسیده و در آنجا مدفون شده اند این در حالی است که فاصله مرو تا طوس (مشهدالرضای فعلی) مسافتی بسیار طولانی بوده است، آیا بعد از شهادت امام (ع) بدن مطهر حضرت را به طوس منتقل کردند و یا اینکه مکان شهادت امام(ره) طوس بوده است؟
برای پاسخ به این سؤال لازم است ابتدا به بررسی موقعیت جغرافیایی شهر مرو بپردازیم.
* موقعیت جغرافیایی مرو
خراسان بزرگترین بخش جغرافیایی ایران در طول تاریخ بوده است که از آن به عنوان خاور ایران یاد کرده اند. خراسان قدیم از وسعتی بیش از گستره امروزی آن برخوردار بوده است. (۱)
در تمامی خراسان و مراکز مهم آن، دو شهر نیشابور و مرو از اهمیتی ویژه برخوردار بوده است. (۲)
هرچند اهمیت شهر مرو از قرن سوم به بعد، با آغاز حکومت طاهریان، رو به کاستی نهاد اما در جغرافیای کهن خراسان دو شهر به نام مرو شهرت داشته است که فاصله میان آن دو پنج روز راه بوده است. یکی را «مرو کبری» و دیگری را «مرو صغری» نامیده اند.
«مرو کبری» که به «مروشاهجان» نیز معروف است، از مرکزیت برخوردار بوده و دارالاماره خوانده می شده است. (۳)
بنای شهر مرو نیز به گفته بیشتر مورخان به دوران اسکندر ذوالقرنین مربوط می شود. (۴)
از قرائن تاریخی چنین استفاده می شود که مرو در نخستین سالهای تاریخ اسلام به دست سربازان مسلمان فتح شد و به تدریج رو به آبادانی گذاشت و موقعیت خاصی را به دست آورد. بویژه در قرن دوم هجری از مرکزیت خاصی برخوردار شد تا آن جا که ابن حوقل می نویسد: مرو در آن زمان مرکز خلافت و خراسان درالاماره و پادگان نظامی و مرکز قشون اسلام بوده است و دولت بنی عباس نیز از این منطقه ظهور یافته است. (۵)
* زمینه های شهادت امام رضا(ع)
بعد از مشخص شدن موقعیت جغرافیایی شهر مرو به بررسی زمینه های شهادت امام رضا(ع) می پردازیم.
مأمون به حضرت رضا(ع) پیشنهاد می کند که بعنوان ولیعهد از خراسان به بغداد برود. چرا که بغداد مرکز تجمع عباسیان بوده و آنان این شهر را همچون دژی برای خود برگزیده بودند. (۶)
در چنین شرایطی مأمون از امام (ع) می خواهد که به بغداد برود تا از یکسو با سرسخترین دشمنان خود رو به رو شود و از سوی دیگر خود و دیگر رجال عباسی در خراسان آسوده باشند. امام(ع) این پیشنهاد را رد می کنند و مأمون نیز از اصرار خویش مأیوس می شود.
اکنون این پرسش مطرح می شود، چرا مأمون امام (ع) را به رفتن مجبور نساخت؟ آیا نمی توانست همانند قبولاندن امر ولایتعهدی در این مقطع نیز حضرت را به زور به بغداد روانه سازد؟
به روشنی پیداست که مأمون از رویدادهای مربوط به ولیعهدی تجربه آموخته بود، چون در آنجا امام(ع) اجبار و اکراه خود را فرصتی برای استفاده علیه مأمون قرار داد. از این رو او می خواست امام(ع) کاملاً با رضایت خویش به بغداد برود وهرگز از هدف نهایی وی آگاه نگردد. در غیر اینصورت، حرکت امام(ع) به بغداد متضمن هیچگونه سودی برای مأمون نبود. (۷)
پس از امتناع امام(ع) از رفتن به بغداد مأمون خود تصمیم می گیرد که به آن سامان حرکت کند و اصرار می کند که امام(ع) را نیز همراه خود ببرد.
اما حضور امام(ع) در بغداد نیز به سود مأمون نبود چرا که خلیفه بازهم دچار مشکلاتی می شد. از جمله اینکه هواداران افراطی حکومت عباسی که در بغداد بودند نسبت به امام(ع) حقه و کینه فراوانی داشتند و وجود امام(ع) را مانع عادی شدن روابط خویش با مأمون می دانستند. در عین حال فشاری که آنها به مأمون وارد می کردند به گونه ای بود که او را مجبور می نمود امام(ع) را از ولایتعهدی خلع کند که اگر مأمون به این بهانه امام(ره) را برکنار می کرد ضربه بزرگی بر حیثیت و حکومت وی وارد می شد.
از سوی دیگر مأمون از نفوذ امام(ع) در بین مردم سخت وحشت داشت و می ترسید نقشه های او نتیجه معکوسی داشته باشد.
مأمون با بن بست عجیبی رو به رو شده بود. او که تصمیم گرفته بود شخصیت امام(ع) را نزد مردم زیر سؤال ببرد و برای این منظور تمام تلاشها و سلاحهای خویش را به کار برده بود می دید که همه جا سلاح امام از او کارآمدتر است و درک وهوشیاری ایشان تمام مکرها و نیرنگهای مأمون را خنثی می کند.
بالاخره کار بدانجا کشید که مأمون خود را سزاوار سرزنش حمید بن مهران دانست که روزی به او گفته بود: «چقدر بیمناکم از آن که حکومت از اولاد عباس به اولاد علی منتقل گردد و چقدر بیمناکم از آن که او دستت را از مملکت بریده و خود زمامش را بدست گیرد. (۸)
بنابراین مأمون برای رهایی از این بن بست عجیب سرانجام تصمیم به قتل امام می گیرد. اما چگونه؟
* چگونگی شهادت امام رضا(ع)
مأمون در مسیر حرکت به بغداد که امام نیز در آن کاروان بودند تصمیم می گیرد که امام و فضل بن سهل را طی توطئه ایی در حمام سرخس به قتل برساند ولی هوشیاری امام(ع) مانع از آن شد که خود را در دام مأمون گرفتار سازد و به رغم اصرار مأمون، از ورود به حمام سرخس خودداری می کنند که البته فضل بن سهل با نیرنگ مأمون در حمام به قتل می رسد.
با آنکه توطئه قتل امام(ع) در حمام سرخس با شکست مواجه شد ولی مأمون ناامید نگشته و درباره چگونگی قتل امام به تدبیر و اندیشه پرداخت. اما این بار تجربه قتل فضل بن سهل به مأمون آموخته بود که با احتیاط بیشتری گام بردارد.
شهادت امام رضا(ع) در طوس
مأمون در سفر بغداد از مرو به سرخس و از سرخس به طوس می آید و مدتی به بهانه حضور در کنار قبر پدر در آنجا درنگ می کند. طبری در این باره می نویسد: «مأمون مدتی در کنار قبر پدرش هارون درنگ کرد» (۹)
اما سؤال این است که آیا مأمون آنقدر پدر را دوست داشت که در آن شرایط بحرانی، کنار قبر او اتراق کند و چند روزی در آنجا بماند.
به طور یقین هدف مأمون اجرای نقشه هایی بود که در سر می پروراند. بنابراین در طوس و در قریه ای خوش آب و هوا به نام نوغان امام(ع) را به شهادت می رساند.
اما چرا مأمون این منطقه را برای قتل امام (ع) انتخاب کرد؟
پی نوشتها:
منبع مطلب : qudsonline.ir
مدیر محترم سایت qudsonline.ir لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
حرم امام رضا
مختصات: ۳۶°۱۷′۱۶٫۵۹″ شمالی ۵۹°۳۶′۵۶٫۴۴″ شرقی / ۳۶٫۲۸۷۹۴۱۷°شمالی ۵۹٫۶۱۵۶۷۷۸°شرقی / 36.2879417; 59.6156778
حرمِ امام رضا یا حرم رضوی مدفن علی بن موسی الرضا، امام هشتم شیعیان امامی است. این مکان که در مرکز شهر مشهد در استان خراسان رضوی ایران واقع است، نزد شیعیان امامی بهعنوان «حرم» و مکانی مقدس گرامی داشته میشود.
حرم امام رضا مجموعهای است با کانونِ آرامگاهِ علی بن موسی الرضا که دیگر مسجدها، آرامگاهها، رواقها، صحنها، کتابخانه و موزهها را دربرمیگیرد. مسجد بالاسر (۴۲۵ ه.ق/۱۰۳۳ م) و مسجد جامع گوهرشاد (ساختهٔ ۸۲۱ ه.ق/۱۴۱۸ م) از مهمترین بناهای پیوسته به آن هستند.
دیرینگی کهنترین بخشهای این حرم به دههٔ ۶۱۰ ه.ق (دههٔ ۱۲۳۰ م) میرسد. از دورهٔ تیموریان همزمان با نوسازی بسیاری از بناهای کهن خراسان در طوس، هرات و نیشابور، به این مکان نیز توجه ویژهای شد. بسیاری از ساختمانهای این حرم از دورهٔ صفویان بهویژه روزگار شاه طهماسب صفوی بهجا ماندهاست. وسعت حرم در طول این بازسازیها از ۱۲ هزار مترمربع در گذشته به مساحت کنونی آن در حدود یک میلیون متر مربع رسیدهاست که آن را تبدیل به یکی از بزرگترین اماکن مذهبی جهان کردهاست.
شرح کشته شدن
علی بن موسی الرضا در سال ۲۰۰ ه.ق به دستور خلیفهٔ وقت به مرو مهاجرت کرد.[۲][۳] در مورد تاریخ درگذشت علی بن موسی الرضا اختلاف نظر وجود دارد. او در روز جمعه یا دوشنبه آخر صفر یا ۱۷ یا ۲۱ ماه رمضان یا ۱۸ جمادیالاولی یا ۲۳ ذیقعده یا آخر همین ماه در سال ۲۰۲ یا ۲۰۳ یا ۲۰۶ یا ه.ق درگذشتهاست (شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا تاریخ صحیح را روز جمعه ۲۱ ماه رمضان سال ۲۰۳ ه.ق میداند)[۴][۵] او در طوس و در یکی از روستاهای نوغان به نام سناباد یا سناآباد درگذشت. به عقیدهٔ شیعیان علی بن موسی الرضا به دست مأمون و با خوراندن سم کشته شد،[۶] اما عدهای از اهل سنت معتقد هستند او توسط کسی غیر از مأمون مسموم شد.[۷] پیکر وی بالای سر هارون الرشید (خلیفه عباسی و پدر مأمون) دفن شد بهگونهایکه پایین پای علی بن موسی، بالای سر هارون است. بعد از این اتفاق آن محل به نام «مشهدالرضا» (محل شهادت رضا) نامیده شد و بهمرور شیعیان شروع به زیارت و بازدید از مدفن او کردند.[۸]
پیشینه بنا
پیش از کشته شدن علی بن موسی
بنا بر گزارشی از طبری و یاقوت به نقل از تقی بینش در نخستین کنگرهٔ ایرانشناسی، در سناباد عمارتی ییلاقی وجود داشت و افرادی از رجال دولتی آن زمان مانند جنید بن عبدالرحمن و حُمَید بن ابیغانم طایی در آن اقامت داشتند.[۹] در برخی از منابع تاریخی این عمارت را دارِ حُمَید بن قَحْطَبَه گفتهاند و آن را مِلک شخصی وی دانستهاند.[۱۰] بینش همچنین احتمال میدهد که بنای اصلی در دورهٔ جنید بن عبدالرحمن — که از سال ۱۱۱ تا ۱۱۶ ه.ق فرمانروای خراسان بود و اغلب در نیشابور یا طوس اقامت داشت — ساخته شدهباشد و دیگران آن را توسعه داده باشند.[۱۱] ساختمان حرم در باغ حمید که یک ارگ حکومتی بوده قرار داشت و مالکیت آن در اختیار حمید بن قحطبه نبود، اما چون وی آخرین فردی بود که در این باغ سکونت داشته، این باغ به نام وی مشهور گردیدهاست. محمد بن جریر طبری مینویسد:
بنابراین بهنظر میرسد بهواسطهٔ تشابه اسمی، بهنام حمید بن قحطبه مشهور گردیدهاست.[۱۲]
ایجاد حرم
بهروایت بیهقی، امیر فائقالخاصه مشهد، مشهدالرضا، را آبادان کرد.[۱۳] بهگفتهٔ ابن بابویه، محمد بن عبدالرزاق طوسی و امیر حمویه از امرای سامانی تزئیناتی در حرم بهوجود آوردند.[۱۴]
در زمان عضدالدوله دیلمی بقعه تعمیر، و به پارهای از تزئینات آراسته شد و اطراف کاخ حُمید بن قحطبه خانههای مسکونی افزوده شد و توسعه یافت و دژ مستحکمی آن را محافظت میکرد.[۱۵]
در سده پنجم هجری، محمود غزنوی قبه را که بهدست پدرش سبکتکین غزنوی تخریب شدهبود، از نو ساخت و بنایی زیبا بر روی آن برپاکرد. در تاریخ بیهقی آمدهاست:[۱۶]
ابوالحسن عراقی معروف به دبیر که از رجال و دبیران دربار غزنوی بود در سال ۴۲۵ ه.ق ضمن مرمت بقعه، اولین بنا را به آن افزود که این بنا به مسجد بالاسر معروف است.[۱۸]
سلجوقیان در قرنهای ششم و هفتم تعمیرات و خدمات زیادی در آنچه امروز روضه منوره نامیده میشود انجام دادند. از جمله امیر عمادالدوله — که مقرب پادشاهان سلجوقی بود — در سال ۵۱۵ ه. ق، حرم را تعمیر کرد و ترکان زمرد ملک، دختر خواهرزادهٔ سلطان سنجر، در سده ششم ه.ق ازارهٔ گنبدخانهٔ حرم را با کاشیهای ممتاز زرینفام — که به کاشی سنجری معروف است — مزین کرد که این کاشیها تاکنون در حرم موجودند.[۱۹] متن کتیبه[کدام؟] جابهجا شده و تاریخ دقیق ساختش روشن نیست؛ بااینحال برخی آن را مربوط به سال ۵۱۲ یا ۵۵۷ ه.ق دانستهاند.[۲۰]
در اوایل قرن هفتم ه.ق در دوران محمد خوارزمشاه بار دیگر ازارههای گنبدخانهٔ حرم با کاشی سنجری تزئین شد، و این کاشیها نیز با تاریخ ۶۱۲ ه.ق در حرم موجودند.[۲۱] این دو کتیبه[کدام؟] بر دیوار شمالی گنبدخانه به نام «صفهٔ شاهطهماسبی» جای دارند.[۲۲] علاوهبراین در ضلع شمالی رواق دارالحفاظ، کتیبهای با کاشی ممتاز مربوط به همین دوره وجود دارد. دو محراب از کاشی یکپارچه نیز — که در گذشته درون حرم نصب شدهبودند و اکنون در موزه جای دارند — از کارهای هنری همین دوران است.[۲۳] محراب جنوبغربی و درِ طلای جنوبی گنبدخانه نیز متعلق به ۶۱۲ ه.ق است.[۲۴]
حمله مغول
بهگزارش ابن ابی الحدید در شرح نهجالبلاغه، در سال ۶۱۸ ه.ق مغولها به طوس حمله کردند و این شهر را غارت کرده و مردم را به قتل رساندند. سپس وارد مشهد شدند و آنجا را هم خراب کردند. مؤلف[چه کسی؟] تاریخ آستان قدس رضوی[کدام؟] از قول ابن ابی الحدید مینویسد که مغولها مردم مشهد را به قتل رساندند، به حرم رضوی خسارتهایی زدند و اموال و اثاثیه آن را غارت کردند، اما به بنای اصلی صدمه نزدند.[۲۵][۲۶][منبع بهتری نیاز است] همچنین عطاملک جوینی در تاریخ جهانگشا از خرابی حرم به دست مغولها چیزی نگفتهاست[نیازمند منبع] و فضل بن روزبهان خنجی نیز در مهماننامهٔ بخارا — که حمله مغولها را به طوس و مشهد را شرح داده — بیان میکند که مغولان این حرم را خراب نکردند، زیرا کتیبههای سال ۶۱۲ ه.ق که قبل از این حمله نصب شده بوده هنوز برجاست.[نیازمند منبع] نهایتاً فرسودگیها و احیاناً خرابیها و خسارات واردشده به حرم در دورهٔ حکومت ایلخانیان بازسازی شد.[۲۷] دو کتیبهٔ در ضلع شمالی گنبدخانه نیز، متعلق به سالهای ۷۱۲ و ۷۶۰ ه.ق هستند.[۲۸]
از آثار مهم این دوره بنای مسجد گوهرشاد، دو رواق دارالحفاظ و دارالسیاده، مدرسه پریزاد، مدرسه دودر و مدرسهٔ سابق بالاسر — که به ضلع غربی دارالسیاده وصل بود اما اکنون جز رواق دارالولایه قرار دارد — هستند. این بناها مربوط به دوران حکومت شاهرخ تیموری است.[۲۹]
صفویان
با رسمیتیافتن مذهب تشیع در این دوران بناها و آثار زیادی به حرم افزوده شد. شاه طهماسب علاوه بر اهدای اولین ضریح، به بازسازی و تذهیب گنبد و طلاکاری گلدستهٔ کنار گنبد فرمان داد.[۳۱]:۵۷ در عهد شاه عباس صفوی بنای صحن انقلاب کامل شد. در این دوره رواقهای دارالفیض و توحیدخانه و رواق گنبد حاتمخانی و گنبد اللهوردیخان و رواق شیخ بهاءالدین به حوزهٔ حرم افزوده شد.[۳۱]:۵۸ شاه عباس صفوی ضمن بازسازی مدارس یادشده اقدام به بهسازی رواق دارالسیاده و طلاکاری مجدد گنبد کرد.[۳۱]:۵۸
همچنین به فرمان شاه عباس اقدامات و تحولات دیگری نیز در محدودهٔ حرم صورت گرفت ازجمله توسعهٔ صحن عتیق، احداث ایوان شمالی و اتاقها، غرفهها، سردرها، و ایوانهای شرقی و غربی آن، ایجاد رواق توحیدخانه و نیز گنبد اللهوردیخان. از آنجایی که شاه عباس به آستان امام رضا توجه ویژه داشت، دستور داد تا هرکس به زیارت آنجا رفته باشد میتواند پیشوند «مشهدی» را مانند حاجی و کربلایی بر نام خود بیفزاید و این لقب از آن زمان رواج یافت.[۳۲]
در سال ۱۰۸۴ ه.ق و در زمان شاه سلیمان صفوی، در پی زمینلرزهای، گنبد حرم آسیب دید و شماری از خشتهای طلایی آن کنده شد. به فرمان شاه سلیمان، گنبد بازسازی گردید و کتیبهای بر آن افزوده شد که این رخداد را حکایت مینماید. این کتیبه اکنون به صورت چهار ترنج در اطراف گنبد دیده میشود.[۳۲][۳۳][۳۴]
افشاریه
در این دوره ایوان صحن تیموری که در دوره سلطان حسین بایقرا ساخته و توسط شاه عباس اول توسعه یافتهبود بهفرمان نادرشاه طلاکاری شد.[۳۵][۳۶] همچنین دیوار حرم رنگآمیزی دوباره شد و گلدستهٔ شمالی صحن انقلاب بر فراز ایوان عباسی — که توسط شاه عباس توسعه یافته بود — ساخته و همراه با ایوان جنوبی صحن عباسی طلاکاری شد.[۳۷] نادرشاه افشار پیش از رسیدن به مقام سلطنت در سال ۱۱۴۴ قمری، دستور ساخت مناره دوم حرم در فراز ایوان عباسی را داد که در مدت ۴۰ روز ساخته شد و همراه با ایوان طلا کاری گردید.[۳۸] همچنین در همان سال به دستور نادرشاه سنگاب یک پارچهای از جنس مرمر اعلا با ظرفیت سه کر از هرات به مشهد آورده شد و پس از آن شخصی به نام اسماعیل خان بر روی آن یک پوشش هشت ضلعی به همراه گنبد ساخت و طلاکاری کرد.[۳۹]
قاجاریه
در عهد فتحعلی شاه قاجار رواق دارالضیافه و سومین ضریح احداث شدند. بنای صحن آزادی (صحن نو) نیز در سال ۱۲۳۳ به فرمان ناصرالدین شاه ساخته، و ایوان غربی آن طلاکاری شد.[۴۰] همچنین احداث رواق دارالسعاده در محوطه بین صحن آزادی و رواق گنبد حاتمخانی در سال ۱۲۵۱ ه.ق و بنای مدرسه علینقی میرزا — که بعداً به رواق دارالذکر تبدیل شد — در این دوره انجام شد.[۴۱][۴۲]
پهلوی
در زمان محمدرضا پهلوی طرح توسعهٔ حرم با نظارت عبدالعظیم ولیان استاندار استان خراسان (بزرگ) و نایبالتولیه آستان قدس رضوی به انجام رسید. در سال ۱۳۵۳ خورشیدی خشتهای طلایی گنبد را — که شفافیت خود را از دست دادهبود — برداشتند و پس از رنگآمیزی مجدد با آب طلا، در جای خود قرار دادند.[۴۳]
در این دوره کاربری بناهای اطراف مجموعه — که مربوط به سدههای اخیر بودند — تغییر یافت و به صحنهای حرم تبدیل شدند مانند: بنای مسجد زنانه، مسجد ریاض، گنبد اپک میرزا، رواق پس پشت، راهرو سقاخانه، محل چهلچراغ سابق، محل کشیکخانه خدام، و همچنین برخی مدرسهها، تیمچهها یا فضاهای خالی به صورت رواقهای دارالفیض، دارالشکر، دارالشرف، دارالسلام، دارالذکر، دارالعزه و دارالعباده درآمدند و ساخت صحن موزه (رواق کنونی امام خمینی) و تعویض صندوق عباسی به صندوق سنگی حاج حسین حجارباشی و نصب ضریح چهارم و نوسازی نقارهخانه نیز در این دوره رخ داد.[۴۴]
جمهوری اسلامی
پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، طرح توسعه حرم با جدیت دنبال شد و این مجموعه شاهد گسترش زیادی بود. در سال ۱۳۵۹ فضای داخلی بنای حرم توسعه یافت و ایستایی گنبد افزایش پیدا کرد و درهای ورودی به بنای حرم در سمت پیشرو و پایین پای مدفن، گشایش یافت.[۴۵] صحن جمهوری اسلامی، جامع رضوی، هدایت، کوثر و رواق امام خمینی در این دوره ساخته شد و مجموع مساحت مجموعه از ۱۲ هکتار در دورههای گذشته، به ۷۰ هکتار تا سال ۱۳۹۲ رسید.[۴۶] بخشی از این توسعهها توسط مهدی عزیزیان مدیریت و اجرا شدهاست.[۴۷]
بنای حرم
بنای حرم قدیمیترین و اولین بنای مجموعهٔ آستان قدس رضوی است که مدفن علی بن موسی الرضا در زیر آن قرار دارد.
روضه منوره
روضه به معنی باغ و گلستان و گلزار[۴۸] و منوره به معنای نورانی است.[۴۹] بخشی از حرم امام رضا که دربرگیرندهٔ پیکر علی بن موسی است را روضه منوره میخوانند.[نیازمند منبع] این مکان شامل فضایی مربع شکل به مساحت ۱۸۹٫۰۳ مترمربع است که ۱۷٫۱۵ مترمربع آن را ضریح تشکیل میدهد. روضهٔ منوره از طریق چهار صفهٔ بزرگ در چهار طرف به داخل و خارج حرم مرتبط میشود.[۵۰] در قسمت بالای درگاه ورودی جنوب (پیشرو)، شرق (پایین پا) و شمال (پشت سر) روضه، تاریخهای ۱۱۵۵، ۱۲۷۵ و ۱۲۷۷ دیده میشود. تاریخ کتیبهٔ منظوم دور گنبدخانه نیز، در مصراع دوم بیتی آمده که سال ۱۲۸۷ را بهدست میدهد.[یادداشت ۱] دو در طلاکاریشده در سمت جنوبی و شرقی قرار دارد. در جنوبی تاریخ ۱۲۷۳ ه.ق را بر خود دارد، اما ماده تاریخ روی آن، تاریخ ۱۲۷۵ ه.ق را بهدست میدهد. درِ شرقی نیز بهتاریخ ۱۲۸۴ ه.ق است. رواق دارالحُفّاظ در سمت جنوب روضه قرار دارد که با سه درِ نقرهای با دیگر فضاها در ارتباط است. تاریخ درها ۱۲۷۹، ۱۲۸۹ و ۱۳۷۱ ه.ق است. ماده تاریخ کتیبهای بر بالای ازارهٔ رواق تاریخ ۱۲۶۹ را بهدست میدهد.[۵۱]
مدفن
مدفن (بقعه) علی بن موسیالرضا در بالای سر مدفن هارون در زیر گنبدخانهٔ بخش مرکزی و اصلی مجموعهٔ آستان قدس واقع شدهاست.[۵۲] ابن بطوطه در روضاتالجنات صندوقیهای روی مدفن هارون و علی بن موسی الرضا را شرح دادهاست. تا اوایل سدهٔ ۸ ه.ق صورت قبر (سنگ قبر) هارون موجود بوده و پس از تسخیر شهر طوس و سناباد توسط سربداران صورت قبر او به کلی محو شدهاست.[۵۳][منبع بهتری نیاز است]
در سال ۱۹۳ ه.ق هارون درگذشت و وی را دقیقاً در زیر قبه در مرکز بنا دفن کردند و پس از ده سال علی بن موسیالرضا را در بخش غربی در بالای سر هارون دفن کردند که مدفن وی به صفهٔ غربی نزدیک بود. پس از نصب جعبه و ضریح،[چه زمانی؟] تنگنایی به عرض ۸۵ سانتیمتر در بخش غربی بنا بهوجود آمد و حرکت زائران را محدود کرد. در سال ۱۳۴۴ دیوارهٔ غربی بنا را — که وزن گنبد بر روی آن قرار و ضخامتی حدود ۳ متر داشت — تراشیدند و ۲ متر از آن را به عرصهٔ درونی حرم افزودند. بهاینترتیب تنگنای ذکرشده که در بالای سر مدفن قرار داشت به ۳٫۵ متر رسید و افزونبرآن یک دهانهٔ بزرگ به عرض ۴ متر و در دو طرف آن دو گذرگاه کوچک هر یک به عرض ۱٫۷ متر بین بنای حرم و مسجد بالاسر احداث شد.[۵۴]
سنگ مدفن
نخستین سنگ مدفن مربوط به ۵۱۶ ه.ق است.[۵۵] این سنگ به طول ۴۰ سانتیمتر و عرض ۳۰ سانتیمتر و قطر ۶ سانتیمتر از جنس مرمر است. روی این سنگ علاوه بر نقش محراب کلماتی شبیه خط کوفی دیده میشود که از لحاظ قدمت و اهمیت خط کوفی آن، بسیار ارزش دارد.[۵۶] این متن توسط یکی از استادان دانشگاه لندن[کدام؟] چنین خوانده شدهاست:[۵۷]
در اطراف این سنگ سه کتیبه به چشم میخورد. حاشیه اول سنگ این متن را بر خود دارد:
کتیبه دوم اطراف آن است و آیهای از قرآن را دربردارد:
در حاشیه داخلی سنگ در اطراف نقش محرابی آن به خط ریزتر به تعمیر حرم و بانی آن اشاره شدهاست:
در ذیل آن نام سازنده سنگ «عبیدالله بن احمد قره» آمدهاست.
این سنگ هماکنون بر روی مدفن موجود در سرداب قرار دارد و از جنس مرمر آهکی سفید رنگ به ابعاد ۶۰ در ۴۰ سانتیمتر است.[۵۸]
سومین سنگ مدفن سنگی از معدن تورانپشت در نزدیکی یزد است و رنگ سبز چمنی و ابعاد ۲٫۲۰ در ۱٫۱۰ و ضخامت یک متر و وزن ۳۶۰۰ کیلوگرم دارد. این سنگ که بر طبقه همکف موجود است، همزمان با نصب ضریح پنجم در سال ۱۳۷۹ در طبقه همکف در حرم قرار دادهشد.[۶۰]
صندوقهای روی مدفن
از اوایل قرن ششم ه.ق صندوقی چوبی روی مرقد امام وجود داشت. این صندوق از جنس چوب اعلا بود و با روکش و بستهایی از جنس نقره تزیین شده بود. این صندوق در سال ۵۰۰ ه.ق توسط انوشیروان زرتشتی از اهالی اصفهان به حرم امام رضا هدیه شد. ابن بطوطه در سال ۷۳۴ ه.ق در سفری به مشهد این صندوق را مشاهده کرده که با روکش نقره پوشیده شده و آن را در کتاب تحفهالنظار وصف نمودهاست.[۶۱]
پس از پوسیدهشدن صندوق اول، صندوقی از چوب فوفل با روکش و میخهای طلا توسط شاه عباس صفوی در سال ۱۰۲۲ ه.ق بر روی مرقد نصب شد.[۶۲] بر لبهٔ فوقانی آن صفحهای از طلا به خط علیرضا عباسی نوشته شد:
این صندوق قرنها در سرداب مانده و پوسیده شدهبود تااینکه در سال ۱۳۱۱ هجری شمسی آن را بیرون آورده و بستهای سیاهشدهاش را جلا دادند. طلای صندوق را زیر نظر عالمان وقت، صرف خرید املاکی برای وقف به حرم امام رضا نمودند.[۶۳] این صندوق اکنون در موزه آستان قدس رضوی نگهداری میشود.[۶۴]
در سال ۱۳۱۱ خورشیدی صندوقی سنگی از جنس مرمر لیمویی از معدن شاندیز بههزینهٔ حاج حسین حجارباشی زنجانی به جای صندوق دوم قرار دادهشد. در سال ۱۳۷۹ به کلی صندوق سوم برداشتهشد و بهجای آن سنگ مدفن یک متری سبز رنگی که بالاتر شرح داده شده قرار دادهشد.[۶۵]
ضریح
اولین ضریح حرم در دورهٔ صفویه نصب شد و از آن زمان تاکنون جمعاً پنج ضریح برای مدفن علی بن موسی الرضا ساخته و نصب شدهاست.[۶۶]
این ضریح از جنس چوب و طلا و نقره بوده و مربوط به اواسط قرن دهم و زمان حکومت شاه طهماسب است که در دوران صفویه و در سال ۹۵۷ ه.ق ساخته و نصب شدهاست. در کتیبهٔ دور آن سوره هل اتی به خط ثلث نگاشته شدهاست و بر کتیبهای از جنس طلا در سر ضریح سابقهٔ تاریخی و تاریخ نصب آن نوشته شدهاست که به شرح زیر است:[۶۷]
پس از فرسودهشدن ضریح نخستین، دومین ضریح موسوم به ضریح «نگیننشان»، از جنس فولاد مرصع (جواهرنشان) در سال ۱۱۶۰ ه.ق توسط شاهرخ میرزا نوهٔ نادرشاه افشار به حرم هدیه گردید که مزین به یاقوت و زمرد بود. در طول این ضریح چهار دهانه و نیم و در عرض آن سه دهانه و نیم شبکیه وجود دارد. در کتیبهٔ سردر ورود به ضریح به خط نستعلیق طلایی نوشته شدهاست:[۶۸]
این ضریح بیشتر از ۲۶۷ سال است که بر مرقد علی بن موسی الرضا نصب است. پس از نصب ضریح سوم و چهارم، ضریح دوم در زیر این دو قرار داشت اما در هنگام نصب ضریح پنجم آن را به سرداب منتقل کردند و هماکنون در زیر ضریح چهارم در سرداب بر روی مدفن قرار دارد.[۶۹]
در سال ۱۲۳۸ ه.ق در زمان فتحعلی شاه ضریح فولادی سادهای به ابعاد ۳ در ۴ متر به ارتفاع دو متر بر روی ضریح دوم نصب شد. این ضریح دارای ورقههای طلاکوب و طوقهای طلای جواهر نشان است و بر روی آن سوره هل اتی و سوره یس به خط ثلث نوشته شدهاست. این ضریح در طرف پایین پا، در مرصع تقدیمی فتحعلی شاه قاجار نصب شده بود که در سال ۱۳۳۸ خورشیدی بهعلت پوسیدگی پایههایش به موزهٔ آستان قدس رضوی انتقال یافت و به جای آن ضریح چهارم روی ضریح نگیننشان (ضریح دوم) نصب شد.[۷۰]
چهارمین ضریح به نام «ضریح طلا و نقره» معروف به «شیر و شکر» در سال ۱۳۳۸ خورشیدی به ابعاد ۴ در ۳٫۶ و ارتفاع ۳٫۹ متر بر روی مدفن جایگزین ضریح سوم شد، بهنحوی که ضریح دوم را دربرمیگیرد. این ضریح دارای چهارده دهانه بوده و هفت وزن داشت. تصدی ضریح چهارم بر عهده سیدابوالحسن حافظیان بودهاست. او از استادان ماهر قلمزن اصفهان دعوت کرده و زیر نظر حاج محمدتقی ذوفن این ضریح با کیفیتی عالی و در مدت بیش از سه سال ساخته شد. در چهارگوشهٔ ضریح، چهار خوشه انگور از جنس طلا نصب شدهبود. بر صفحاتی از طلا سوره یس به خط ثلث نگاشته شده و دور ضریح را دربرگرفتهبود. این ضریح به مدت ۴۱ سال بر روی مرقد قرار داشت و در نهایت در سال ۱۳۷۹ به موزهٔ آستان قدس رضوی انتقال پیدا کرد.[۷۱]
در سال ۱۳۶۰ بهعلت ساییدگی شبکههای ضریح چهارم و سستشدن ارکان آن تعویض ضریح در دستور کار قرار داشت که این موضوع با انفجار در حرم و کهنگی بیشتر، تسریع شد.[۷۲] پس از برگزاری یک مسابقهٔ هنری، طرح محمود فرشچیان برگزیده شد و در بین سالهای ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۹ ضریح پنجم به وزن ۱۲ تن و ابعاد ۴٫۷۸ در ۳٫۷۳ به ارتفاع ۳٫۹۶ از فولاد و چوب گردو ساخته شد. از تاریخ ۲۱ دی ۱۳۷۹ تا ۱۶ اسفند ۱۳۷۹ بهمدت ۵۵ روز، عملیات نصب سنگ سبز رنگ و ضریح پنجم در طبقهٔ همکف حرم بهطول انجامید که مراحل آن توسط امیرحسین صفرلی مستندنگاری شد.[۷۳]
در چهار جهت ضریح ۱۴ محراب بهنشان چهارده معصوم قرار داد که همگی به یک محراب بزرگتر مرتبطند که آن نیز به کلمه الله ختم میشود. بر روی این ضریح سوره هل اتی و سوره یس با خط ثلث طلا و نقره نوشته شدهاست. کار قلمزنی و زرگری ضریح برعهدهٔ خداداد اصفهانی و کار خطاطی آن برعهدهٔ موحد قرار داشت.[۷۴] دو بیت زیر از جمله ابیاتی است که بر روی ضریح پنجم نوشته شدهاست:
مسجد بالاسر
این مسجد غرب بقعهٔ منوره و بالاسر بین حرم و رواق دارالسّیاده جای دارد[۷۵] و بعد از خود حرم از کهنترین بناها در کنار روضهٔ منوره و نزدیکترین مکان به ضریح است. این بنا به عصر غزنویان مربوط است و توسط ابوالحسن عراقی معروف به دبیر در سال ۴۲۵ ه.ق ساخته شدهاست؛ عراقی خود در همین مکان دفن شدهاست.[۳۱]:۶۰[۷۶] این مسجد دارای هشت متر طول و نیم متر عرض و ده متر ارتفاع است. در ضلع جنوبی این مسجد محرابی از کاشی معرق به سبکی بسیار جالب قرار دارد که تاریخ ساخت آن (۱۳۶۳ ه.ق) در یک سمت و نام کاشیساز و نقاش محراب در سمت دیگر محراب مکتوب شدهاست. این مسجد دارای سه صفهٔ شرقی و غربی و شمالی است.[۷۷] بهگزارش اعتمادالسلطنه کتیبهای بهتاریخ ۱۱۱۹ ه.ق در مسجد بوده که اکنون موجود نیست. تاریخ کتیبههای باقیمانده در مسجد، ۱۲۶۲، ۱۲۷۵، ۱۲۸۷، ۱۳۰۹، ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶ ه.ق است.[۷۸]
صفهٔ شرقی مسجد متصل به حرم است و زائران پس از زیارت از طریق آن به مسجد بالاسر وارد میشوند. در گذشته بین حرم و صفه شرقی دیواری بوده که در سال ۱۲۲۷ به دستور محمدولی میرزا فرزند فتحعلی شاه قاجار در زمان استانداری خراسان برداشته، و این مسجد به حرم متصل شد.[۷۹] صفه غربی به طول ۳٫۳ و عرض ۱٫۵ متر بین مسجد و روال دارالسیاده است. در گذشته پنجرهٔ نقره در این صفه قرار داشت و مسجد را از رواق دارالاخلاص جدا میکرد اما در تابستان ۱۳۷۵ شمسی که مسجد بالاسر توسعه یافت پنجره نقره را به مکانی دیگر منتقل کردند.[۸۰] صفه شمالی به رواق دارالشُکر مرتبط است.[۸۱] رواق دارالشکر ازسوی دیگر به صحن عتیق راه دارد. تاریخ کتیبههای رواق ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ ه.ق است.[۸۲]
سرداب
در گذشته کف حرم نسبت به سطح زمین اطراف حدود دو متر گودتر بودهاست و با توجه به بالاترآمدن کف حرم در طول دورانهای مختلف این اختلاف شدیدتر شده و باعث شده که یک سرداب (زیرزمین) شکل گیرد. مدفن علی بن موسی الرضا حدود سه متر در زیر ضریح اصلی که در طبقه همکف حرم موجود است، در سرداب واقع شدهاست که سقف سرداب همان کف طبقه همکف حرم فعلی است. زمان دقیق بهوجودآمدن سرداب مشخص نیست، ولی بر اساس شواهد موجود سرداب پس از محوشدن سنگ قبر هارون در سده هشتم ه.ق بهوجود آمدهاست. عباس فیض قمی، نویسندهٔ کتاب بدر فروزان ذکر میکند: «اصل مرقد شریف در سرداب قرار گرفتهاست که سقف آن سطح زمین حرم یعنی زیر ضریح را تشکیل میدهد… و تردیدی نیست که سرداب در سدههای پنجم و ششم ه.ق نبودهاست.»[۸۳]
در زمان نصب ضریح پنجم، ضریح مرصع فولادی معروف به نگیننشان را — که در زیر ضریح چهارم قرار داشت — به سرداب انتقال دادند، به نحوی که اتصالش با ضریح درون حرم برقرار شد. در گذشته داخل ضریح دریچهای در سمت پایین پا در کف رو به سرداب وجود داشت. در سال ۱۳۷۹ رواق دارالاجابه به مساحت ۱۹۶۵ مطابق با پلان طبقه همکف حرم در زیرزمین ساخته شد که ورود به سرداب را از طریق هشتی واقع در سمت ضلع شرقی مقدور ساخت و دریچهٔ ذکرشده که در کف حرم بود، بسته شد. این رواق ۱٫۶۰ متر پایینتر از سطح مدفن واقع شدهاست.[۸۴]
گنبد
گنبد حرم دو پوستهای است. پوستهٔ درونی (آهیانه) که از درون حرم دیده میشود قدیمیترین پوسته است و بهروایتی پیش از خاکسپاری علی بن موسیالرضا موجود بوده و در اواخر سده نهم بر روی آن پوستهٔ بیرونی (خود) که گنبد طلایی کنونی است را ساختند. ارتفاع آن تا زیر نقطهٔ مرکزی حدود ۱۹ متر و تا بالای طوق گنبد ۳۱ متر است.[۸۵]
گنبد دارای دو پوشش است که در بالای ضریح قرار دارند: پوشش اول گنبد، گنبدخانهٔ حرم است که از طاقی تاژ و مقرنسکاری شده تشکیل شده و به آن قبّه میگویند و پوشش دوم بر فراز آن است که به آن گنبد گفته میشود. اختلاف این دو پوشش، فضایی خالی به ارتفاع ۱۳ متر است. سنگینی گنبد بر دیوارهای تالار است که ضخامت آن حدود ۲٫۹ متر است. ارتفاع قبه از کف حرم ۱۸٫۸۰ متر و تا انتهای گنبد (راس گنبد) حدود ۳۱٫۲۰ متر است. محیط دور گنبد از سطح خارجی آن ۴۲٫۱۰ متر و ارتفاع آن تا نیزه گنبد برابر ۱۶٫۴۰ متر و ارتفاع سر طوق گنبد ۳٫۵ متر است. از ابتدای گنبد تا شروع انحنای گنبد ۴٫۷۹ متر است. گنبد ابتدا با آجرهای زردرنگ ایرانی ساخته شده بود و پس از آن با کاشی تزیین یافت. در سال ۹۳۲ ه.ق شاه طهماسب صفوی بدون آن که در اصل بنای گنبد تغییراتی ایجاد کند برای نخستین بار گنبد را با خشتهای طلا آراست. او نخست کاشیهای گنبد را برچید و پس از آن روی گنبد را ورقههای مسی که رویه طلا داشت زراندود کرد و همچنین گلدسته کنار گنبد را نیز به طلا آراسته نمود.[۸۶]
در تاریخ آمده که مأمون پس از مرگ هارون و دفن وی در بقعهٔ هارونی بر فراز آن بقعه قبهای ساخت. بهاعتقاد برخی مورخین آن قبه بر اثر حوادثی مانند حملهٔ سبکتکین در اواخر قرن چهارم ه.ق با آسیب به حرم تخریب و پس از آن سلطان محمود غزنوی در سال ۴۰۰ ه.ق به بازسازی حرم و ایجاد قبهای بر فراز مدفن اقدام کرد.[۸۷] وزیر سلطان سنجر سلجوقی فردی به نام شرفالدین ابوطاهر قمی بود که ضمن تغییر در روضهٔ منوره و کاشیکاری آن اقدام به احداث گنبد بر فراز قبه نمود که بعد از گذشت حدود ۹۰۰ سال هنوز پابرجاست. در زیر کتیبهٔ دور گنبد، دو جمله از سازندگان گنبد آمدهاست که نشان میدهد کمالالدین یزدی کاشیکار گنبد و علیرضا عباسی خطاط کتیبهٔ دور گنبد بودهاند. در سال ۹۹۷ ه.ق در زمان فتنهٔ ازبکها، عبدالمومن خان ضمن تاراج آستان قدس، طلای گنبد و گلدستهٔ آن را بهغارت برد. پس از این حادثه، شاه عباس صفوی در سال ۱۰۱۰ ه.ق پیاده از اصفهان به مشهد سفر کرد[نیازمند منبع] و دستور طلاکاری دوبارهٔ گنبد را صادر کرد. این کار در سال ۱۰۱۶ ه.ق پایان یافت. در سال ۱۰۸۴ ه.ق زلزلهٔ شدیدی رخ داد که باعث ایجاد ترک در قسمت خارجی گنبد شد و تعدادی از خشتهای طلای آن ریخت. پس از آن به فرمان شاه سلیمان صفوی گنبد تعمیر و دوباره طلاکاری شد. جریان این طلاکاری در چهار ترنج دور گنبد توسط محمدرضا امامی خوشنویس آن زمان نوشته شدهاست.[۸۸] تاریخ این کتیبه ۱۰۸۶ ه.ق را نشان میدهد.[۸۹] در سال ۱۳۳۰ ه.ق گنبد توسط روسها به توپ بسته شد که اکنون هم از درون گنبد جای اصابت گلولهها قابل رویت است؛ پس از آن نیرالدوله والی خراسان به تعمیر این خرابیها پرداخت. در سال ۱۳۵۹ آخرین طلاکاری گنبد به پایان رسید.[۹۰] در میانهٔ کتیبهٔ دورادور گنبد، بر لوحهای، سال طلاکاری و تعمیر گنبد سال ۱۴۰۰ ه.ق گزارش شدهاست.[۹۱]
منارهها
مناره یا گلدسته از مهمترین بناهای معماری است که جایگاه ویژهای در فرهنگ معماری و آداب اجتماعی ایران دارد، بنابراین پیش از آنکه منارهها بهمنظور اذانگفتن در کنار مساجد ایجاد شود، بهعنوان برجهای راهنما و برای هدایت مسافران ایجاد میشدهاست.[نیازمند منبع] با احتساب دو منارهٔ مسجد گوهرشاد جمعاً دوازده مناره در بناهای حوزهٔ حرم وجود دارد. در مجموعهٔ قدیمی آستان قدس دو مناره وجود دارد. یکی در جنوب صحن انقلاب و نزدیک به گنبد طلا و دیگری در مقابل و قرینهٔ آن، در شمال صحن انقلاب و بالای ایوان عباسی است. این دو مناره هردو با روکش طلا تزیین شدهاند و ارتفاعشان از کف صحن حدود ۴۰٫۵ متر است. منارهٔ کنار گنبد بهصورت منفرد ساخته شدهاست و سابقهٔ تاریخی بیشتری دارد و به روایتی ساخت آن همزمان با بنای گنبد و در اوایل قرن ششم ه.ق به صورت تکمناره بودهاست. شاه طهماسب صفوی در قرن دهم ه.ق منارهٔ مذکور را بازسازی و طلاکاری کرد و پس از آن نادرشاه افشار هنگام زراندودکردن ایوان علیشیر نوایی، طلاکاری مناره را تجدید کرد. دومین مناره روی ایوان عباسی جای دارد که از آثار دورهٔ نادری است. این مناره از نظر آجرچینی و کاشیکاری و طلاکاری قرینه و همچون منارهٔ کنار گنبد است. بلندی منارهٔ کنار گنبد از سطح صحن انقلاب تا انتهای آن ۴۰٫۵ متر و محیط آن ۱۳ متر است. زیر مناره کتیبهای به خط ثلث برجسته وجود دارد که صلوات بر پیامبر و امامان بر آن بهدست بهاءالدین محمد الخادم در سال ۱۱۴۲ ه.ق نوشته شدهاست. در کتیبهٔ گلدستهٔ بالای ایوان عباسی معروف به گلدستهٔ نادری نیز، صلوات بر امامان بر خشتهای زراندود و به خط ثلث نوشته شدهاست.[۹۲]
مسجد گوهرشاد
این مسجد از بناهای عهد تیموری بوده که در اوایل قرن ۹ ه.ق بنا شدهاست.[۹۳] این بنا با شش قرن سابقه در جنوب حرم واقع شدهاست. بانی این مسجد گوهرشادبیگم همسر شاهرخ میرزا فرزند امیر تیمور گورکانی است.[۹۴] این مسجد از طرف شمال به دو رواق تاریخی دارالسیاده و دارالحفاظ و از جنوب به صحن قدس و از شرق به رواق امام خمینی و از غرب به بست شیخ بهاءالدین محدود میشود. ساختن این بنا ۱۲ سال به طول انجامید.[۹۵] نام گوهرشاد در ایوان شمالی مسجد، ایوان دارالسیاده، سمت راست سردر معروف به انیسالدوله بر یک کاشی معرق به خط ثلث و رنگ زرد چنین آمده:[۹۶]
طراح و معمار مسجد قوامالدین شیرازی بود که نامش در سمت چپ پایه ایوان جنوبی مسجد زیر کتیبه بایسنقر چنین آمدهاست:[۹۷]
صحن مسجد تقریباً بهشکل مربع بوده و در اطراف آن چهار ایوان بزرگ و در فواصل ایوانها هفت شبستان وسیع و شش در ورودی و خروجی وجود دارد. طول صحن مسجد حدود ۵۶٫۱۳ متر و عرض آن ۵۸٫۱۸ متر است و جمعاً حدود ۲٬۸۷۳ مترمربع مساحت دارد.[۹۸]
ایوان شمالی معروف به ایوان دارالسیاده
این ایوان متصل به اماکن متبرکه، و ابعاد آن ۱۲ در ۱۲٫۷ متر است. در ضلع شمالی این ایوان بالای در ورودی به رواق دارالسیاده، سردری به پنجرهٔ نقرهٔ منبتکاری وجود دارد و در وسط آن عبارت «أنا مدینةُ العلم و علیٌ بابُها» دیده میشود.[۹۹]
ایوان جنوبی
این ایوان به ایوان مقصوره معروف است. سردر ایوان دارای طاقی عظیم و کاشیکاریشدهاست. ایوان حدود ۵۰۰ مترمربع مساحت دارد و ارتفاع سردر آن ۲۷ متر و ارتفاع آن تا زیر سقف ۲۹ متر است. سقف گنبدیشکل ایوان حاوی سورهٔ یس و به خط محمدرضا امامی نوشته شدهاست.[۱۰۰] در ضلع جنوبی این ایوان محرابی از جنس سنگ مرمر وجود دارد. دو کتیبه یکی بر سنگ مرمر و دیگری بر کاشی معرق، حاشیهٔ محراب را آراستهاند.[۱۰۱] در زاویهٔ جنوبی ایوان مقصوره در نزدیکی محراب، منبر بلندی معروف به منبر صاحبالزمان جای دارد. براساس تحقیقات بهدستآمده این منبر در زمان فتحعلی شاه در سال ۱۲۴۳ه.ق به دست محمد نجار از چوب گردو و گلابی بهشیوهٔ منبتکاری و قلمزنی ساخته شدهاست. در این اثر از آهن و میخ استفاده نشدهاست. ارتفاع این منبر از زمین ۷٫۵ متر، و دارای ۱۴ پله است.[۱۰۲] بر فراز ایوان مقصوره گنبد بزرگی به رنگ سبز وجود دارد و در طرفین آن دو گلدسته جای دارد. دور خارجی گنبد ۶۱٫۸۵ متر است. بهعلت خللی که در گنبد ایجاد شدهبود در سال ۱۳۴۱ هجری شمسی گنبد قدیمی برچیده شد و دوباره با همان شکل و با استفاده از مصالح جدید گنبد فعلی ایجاد شد. تاریخ تجدید بنای آن بالای در ورودی داخل گنبد چنین نگاشته شدهاست:[۱۰۳]
دو گلدسته در طرفین ایوان مقصوره قرار دارد که پایههای آن برخلاف سایر گلدستهها روی زمین قرار دارد و ارتفاع آن ۴۳ متر است.[۱۰۴]
ایوان شرقی و غربی
ایوان شرقی به روان امام خمینی متصل است. در دو ضلع شمالی و جنوبی ایوان شش حجره و در بالای آن چهار غرفه وجود دارد. ایوان غربی قرینهٔ ایوان شرقی است.[۱۰۵]
نقارهخانه
قدیمیترین سند دربارهٔ این مکان مربوط به اوایل قرن دهم هجری است که توسط فضل بن روزبهان خنجی در کتاب مهماننامه بخارا آورده شدهاست.[۱۰۶] در زمان صفویه، اسکندر بیگ ترکمان در کتاب عالمآرای عباسی در مورد نقارهخانه صحبت کردهاست. در دوره افشاریه در هنگام تدوین طومار علیشاهی به تشکیلات این مکان توجه خاصی شدهاست.[۱۰۶]
قدیمیترین سند مربوط به نقارهخانه در زمان قاجار مربوط به سال ۱۰۱۲ هجری قمری میباشد که با رسمیت یافتن مجموعه آستان قدس رضوی در دوره قاجاریه همزمان است. نقارهزنی از پدر به فرزند ذکور با شرط صلاحیت به ارث میرسد.[۱۰۷]
صحنها و رواقها
درحالحاضر، ۹ صحن و ۲۶ رواق در حرم امام رضا وجود دارد.
صحنها
هر صحن، شامل یک فضای باز و محصور است که رواقها و ایوانهایی در پیرامون آن وجود دارد. مساحت مجموع صحنهای حرم، ۲۲۵٬۲۲۳ مترمربع است. صحنهای انقلاب و آزادی، دو صحن تاریخی مجموعهٔ حرم را تشکیل میدهند. صحنهای جمهوری اسلامی و قدس پس از انقلاب ۱۳۵۷، و صحنهای جامع رضوی، غدیر، کوثر و هدایت و بعثت در طرح توسعهٔ حریم رضوی[چه زمانی؟] بنا شدند. بزرگترین صحن، صحن جامع رضوی به مساحت ۶۰٬۱۸۸ مترمربع است که در جنوب حرم قرار دارد.[۱۰۸]
رواقها
فضاهای مسقف و محصور در پیرامون حرم، رواق نامیده میشوند. اکنون بزرگترین رواق حرم، رواق امام خمینی به مساحت ۶٬۳۰۰ مترمربع است که قبلاً صحن بوده و عملیات مسقفسازی آن از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۵ انجام شدهاست.[۱۰۹] رواقهای دارالحُفّاظ، دارالسّیاده، دارالشّرف، دارالشّکر، دارالفیض، توحیدخانه، گنبد اللهوردیخان، دارالضّیافه، دارالسّعاده، گنبد حاتمخانی، دارالسّلام، دارالسّرور، دارالعزّه، دارالذّکر، دارالزّهد، شیخ بهاءالدین، دارالعباده، دارالاخلاص، دارالولایه، دارالاجابه، دارالهدایه، دارالرّحمه، دارالحکمه، دارالحجّه، امام خمینی، دارالمرحمه از رواقهای مجموعهٔ حرم هستند. رواق شیخ طوسی و رواق شیخ حر عاملی رواقهای زیربستی حرم در غرب و شرق رواق دارالحجّه، و رواقهای کوثر، غدیر و دارالکرامه نیز، رواقهای اقماری صحن جامع رضوی را تشکیل میدهند.[۱۱۰]
مراکز وابسته
کتابخانهها
پس از کشتهشدن علی بن موسی الرضا مردم جزوات قرآنی را وقف آستان امام میکردند که این کتب در مکانی خاص واقع در مسجد بالاسر به نام قرائتخانه جمعآوری شدهبود. با افزایش تعداد موقوفات این کتابخانه ۶ بار در حرم جابهجا شد که بهترتیب مسجد بالاسر، بالای کفشداری ۱۰، صحن موزه پهلوی سابق، تالار آینه، در قسمت شرقی موزه و محل فعلی کتابخانه آخرین ساختمان آن است.[۱۱۱] ساختمان فعلی کتابخانه که احداث آن از سال ۱۳۶۰ آغاز شدهبود و در سال ۱۳۷۲ پایان یافت در سال ۱۳۷۳ مورد بهرهبرداری قرار گرفت.[۱۱۲] در این کتابخانه ۱۲ هزار و ۴۰۰ نسخه کتابهای خطی، چاپ سنگی و چاپی پیرامون علی بن موسی الرضا وجود دارد که قدمت برخی از آنها به ۱۲ قرن میرسد.[۱۱۳]
در سمت چپ صحن جامع رضوی و در مقابل مسجد گوهرشاد، کتابخانهای با نام گوهرشاد وجود دارد که براساس معماری حمام گنجعلیخان کرمان ساخته شدهاست. این کتابخانه در سال ۱۳۳۲ توسط واقف آن سید سعید طباطبایی نایینی ساخته شد و تعداد ۵ هزار جلد کتاب چاپی و خطی به آن اهدا شد. در سال ۱۳۶۸ با تلاش آستان قدس رضوی، ساختمان فعلی کتابخانه با مساحت ۱۲۰۰ مترمربع در بست شیخ بهایی حرم احداث گردید. در این کتابخانه ۶۵ هزار نسخه کتاب فارسی، عربی و لاتین وجود دارد و ظرفیت آن ۲۰۰ نفر است.[۱۱۴]
موزههای آستان قدس رضوی
اولین موزه در آستان قدس رضوی در سال ۱۳۲۴ هجری شمسی در ساختمانی به مساحت ۱۰۲۴ مترمربع در صحن امام خمینی ساختهشد که به مدت ۴۰ سال تنها ساختمان موزهٔ حرم بود.[۱۱۵] اکنون موزههای آستان قدس رضوی، با ۱۶ گنجینه تخصصی در چهار ساختمان شامل موزهٔ قرآن و نفایس، موزهٔ مرکزی، موزهٔ تخصصی فرش و موزهٔ مردمشناسی در ۱۷ هزار متر فضای نمایشی، بیش از ۸ هزار قطعه نفیس را در معرض دید بازدیدکنندگان قرار میدهند.[۱۱۶]
دارالشفاء امام رضا
این مرکز درمانی سرپایی در بست شیرازی حرم واقع شدهاست و بهصورت شبانهروزی برای نیازمندان ارائه خدمت میکند. این مرکز دارای پنج پایگاه ثابت فوریتهای پزشکی در داخل حرم است که به زائران خدمات ارائه میکنند.[۱۱۷]
مهمانسرای امام رضا
این مهمانسرا بهعنوان یک ادارهٔ مستقل زیرنظر مجموعهٔ معاونت اماکن متبرکه و امور زائرین آستان قدس رضوی قرار دارد. از این مهمانسرا در اسناد دورهٔ صفویه، افشاریه و اوایل دورهٔ قاجاریه، بهعنوان مطبخ معموره نام برده شدهاست. از اوایل دورهٔ ناصری با نام کارخانهٔ مبارکه شناخته و معروف شد و این نام تا آخر دورهٔ قاجار بهکار میرفت. در دورهٔ پهلوی به «مهمانخانهٔ حضرتی»، و بعد از انقلاب به «مهمانسرای امام رضا» تغییر نام یافت. بیش از یکصد سال مطبخ غذای خدمه، معروف به کارخانهٔ خادمی در صحن آزادی واقع بود. در اردیبهشت سال ۱۳۸۹، ساختمان جدید مهمانسرا افتتاح شد. با افتتاح ساختمان جدید، زیربنای مهمانسرا از ۳ هزار و ۸۰۰ مترمربع به ۱۰۰ هزار مترمربع افزایش یافت.[۱۱۸]
مراکز فرهنگی حرم
دانشگاه علوم اسلامی رضوی بههمت عباس واعظ طبسی در سال ۱۳۶۳ پایهگذاری شد.[۱۱۹] این دانشگاه در بین دانشگاههای دارای رشتههای مشابه در ایران در بین پنج دانشگاه برتر دانسته شدهاست.[۱۲۰]
بنیاد پژوهشهای اسلامی در سال ۱۳۶۳ تأسیس شد و بهعنوان یک مرکز علمی و پژوهشی به شورای عالی فرهنگی آستان قدس رضوی وابسته است.[۱۲۱]
مقبرههای حرم رضوی
چهار آرامگاه مهم در حرم رضوی قرار دارد.
پیر پالاندوز
بنای اولیه این آرامگاه مربوط به دوران صفویه بودهاست که توسط شاه محمد خدابنده پدر شاه عباس صفوی در سال ۹۵۸ ه.ق بنا نهادهشد. در ابتدا مدفن ابونصر عبدالله بن علی سراج طوسی، عارف مشهور قرن چهارم هجری بودهاست،[۱۲۲] اما به دلیل مدفون بودن شیخ محمدعارف عباسی معروف به پیر پالاندوز در این مکان به وی منسوب است؛ پیر پالاندوز از عرفاً و پیران سلسلهٔ ذهبیه بود.[۱۲۳][۱۲۴] این مقبره در ابتدای خیابان نواب صفوی قرار داشت که پس از انقلاب اسلامی ایران به مناسبت توسعه حریم حرم تخریب و مجدد بازسازی گردید.[۱۲۵] این مکان هماکنون در شمال شرقی حرم واقع شدهاست.[۱۲۳][۱۲۴]
شیخ طبرسی
مقبرهٔ ابوعلی فضل بن حسن طَبْرَسی ملقب به امینالاسلام و مشهور به شیخ طبرسی در قسمت شمالی حرم رضوی قرار دارد. محل دفن او ابتدا در یکی از گورستانهای مجاور حرم بوده که پس از احداث میدان پیرامون حرم در سال ۱۳۱۲ و خیابان طبرسی، قبرستان مزبور تسطیح شده و بعداً در بخشی از آن صحنی به نام رضوان احداث گردیده که در مشهد به باغ رضوان شهرت یافتهاست. باغ رضوان ضمن توسعهٔ حریم حرم در سال ۱۳۷۰ تخریب شده اما گور شیخ با تزریق بتن بر اطراف آن، جابهجا و بنای جدیدی برای آن ساخته شدهاست.[۱۲۶]
شیخ حر عاملی
شیخالمحدثین محمد بن حسن معروف به شیخ حر عاملی از دانشمندان شیعی و صاحب کتاب مشهور وسائلالشیعه است. آرامگاه او در شمال شرقی صحن انقلاب واقع شدهاست.[۱۲۷]
شیخ بهایی
شیخ بهاءالدین محمد عاملی معروف به شیخ بهایی از دانشمندان بزرگ شیعی معاصر با شاه عباس صفوی است. آرامگاه وی در رواقی به همین نام واقع در ضلع شمالی صحن امام خمینی قرار دارد. بنای رواق شیخ بهایی ۱۰۲ مترمربع مساحت دارد.[۱۲۸]
پارکینگها
در قسمت زیرین حرم چهار پارکینگ وجود دارد. پارکینگ شماره یک در جنوب غربی اماکن متبرکه و غرب صحن جامع واقع شدهاست و چند راه دسترسی اضطراری به زیرگذر از طرف شرق دارد.[۱۲۹] مساحت این پارکینگ ۵۵ هزار و ۸۱۰ متر است.[۱۳۰] پارکینگ شماره دو (موسوم به پارکینگ کوثر) زیر صحن کوثر و قسمتی از ضلع شرقی صحن جامع رضوی واقع شدهاست. پارکینگ کوثر در ضلع جنوب شرقی اماکن متبرکه در زیرگذر جای دارد.[۱۲۹] ظرفیت این پارکینگ ۵۸۰ خودرو است و ویژهٔ خادمین حرم است.[۱۳۰] پارکینگ شماره سه زیر صحن هدایت واقع شدهاست و دسترسی به سطح صحن از این پارکینگ از طریق راهپله و آسانسور امکانپذیر است.[۱۲۹] ظرفیت این پارکینگ ۴۷۰ خودرو است.[۱۳۰] پارکینگ شماره چهار کنار سر در شیرازی است.[۱۲۹] ظرفیت این پارکینگ ۵۲۱ خودرو است.[۱۳۰]
حوادث
حرم علی بن موسی الرضا طی چند سدهٔ اخیر در اثر ۴ حادثه دچار تخریبهای جزئی و کلی شد.
افراد صاحبنام مدفون در حرم
مجموعه حرم از نگاه شهری
حرم رضوی یکی از بزرگترین اماکن مذهبی جهان را شکل میدهد، بهگونهایکه مساحت آن یک میلیون مترمربع[۱۳۳] و ظرفیت آن ۷۰۰ هزار نفر گزارش شدهاست.[۱۳۴] وسعت حرم از ۱۲ هزار مترمربع در گذشته به مساحت کنونی رسیدهاست.[۱۳۵]
نگارخانه
جستارهای وابسته
یادداشتها
پانویس
منابع
پیوند به بیرون
منبع مطلب : fa.wikipedia.org
مدیر محترم سایت fa.wikipedia.org لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
چرت بابا هیچی نداری که🙄🙄🙄🙄🙄🙄🙄😤😤😤😤😤😤😤😳😤
خدا کنه که یکی بگه مرقدی در هر توس یک مزار جاودان تا رسد وقت ظهور مهدی صاحب زمان
تورو به خدا بگید😞😞
جواب: خود امام رضا(ع)
بله کاشکه بفرستند
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
بدک نیست