سیمین ومژگان می خواستندبه آن طرف خیابان بروند مژگان میخواست از فروشگاه دفتر بخرد
سیمین ومژگان می خواستندبه آن طرف خیابان بروند مژگان میخواست از فروشگاه دفتر بخرد را از سایت نکس درجه دریافت کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
ناشناس : جواب سئوال ۴ کتاب نگارش دوم ابتدایی صفحه ۵۱؛ از پل هوایی عبور کنیم تا خطری متوجه ما نشود. چقدر خوب است دوست ما دانا باشد تا چیزی به ما یاد بدهد اگر مژگان به دوستش سیمین راه پل هوایی را نشان نمی داد آنها از خیابانعبور می کردند ممکن بود ماشین به آنها. بزند.
ممنون از زحمات شما
ممنون از زحمات شما
من که بدم آمد
سیمین و مژگان میخواستند به آن طرف خیابان بروند. مژگان میخواست از فروشگاه دفتر بخرد. سیمین گفت: «بیا راه را نزدیک کنیم.» مژگان گفت: «نه، خطرناک است. بهتر است از پل هوایی عابر پیاده استفاده کنیم. پل هوایی کمی دورتر است؛ بیا تا آنجا برویم.»
سیمین کمی ناراحت شد و گفت: «دیرمان میشود، بیا از خیابان عبور کنیم تا زودتر برسیم. هم زودتر میرسیم و هم خسته نمیشویم. اینطوری بهتر است.»
مژگان نگاهی به خیابان شلوغ انداخت و سپس گفت: «نه، خیابان شلوغ است. مگر نشنیدهای که میگویند دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است. فروشگاه تا چند ساعت دیگر باز است و میتوانیم به موقع دفتر بخریم.»
سیمین با خود کمی فکر کرد و سپس به مژگان گفت: «حق با توست، بیا برویم و از پل هوایی عابر پیاده عبور کنیم.»
سیمین و مژگان هر دو با هم به سمت پل هوایی عابر پیاده به راه افتادند.
من کوردم
جواب سئوال ۴ کتاب نگارش دوم ابتدایی صفحه ۵۱؛ از پل هوایی عبور کنیم تا خطری متوجه ما نشود. چقدر خوب است دوست ما دانا باشد تا چیزی به ما یاد بدهد اگر مژگان به دوستش سیمین راه پل هوایی را نشان نمی داد آنها از خیابانعبور می کردند ممکن بود ماشین به آنها. بزند.
سمین ومژگان می خواستند به ان طرف خیابان بروند مژگان می خواست از فروشگاه دفتر بخرد سیمین گفت بیا راه را نزدیک کنیم مژگان گفت نه خطرناک است بهتر است
هتتمن لهه ح
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
ممنون