با بدان کم نشین که صحبت بد گرچه پاکی تو را پلید کند
با بدان کم نشین که صحبت بد گرچه پاکی تو را پلید کند را از سایت نکس درجه دریافت کنید.
درس یازدهم/ هم نشین
با بدان کم نشین که صحبتِ بد گرچه پاکی، تو را پلید کند
آرایهی تضاد بین«پاک/پلید».
با افراد بد همنشینی نکن که همنشین بد، با آلودگیها و ناپاکیهایش، پاکی تو را آلوده میکند.
آفتابی بدین بزرگی را لکّهای ابر ناپدید کند
آرایهی تناسب بین«آفتاب/ ابر».
همان گونه که خورشیدی با این عظمت، با لکّهی کوچک ابری پوشانده میشود.
منبع مطلب : farsi3vom.blogfa.com
مدیر محترم سایت farsi3vom.blogfa.com لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
گنجور » سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶۹
امیر نوشته:
در کتاب قرآن سال هفتم اینطور نوشته شده
با بدان کم نشین که صحبت بد. گرچه پاکی تو را پلید کند
آفتابی بدین بزرگی را. لکه ای ابر ناپدید کند
👆☹
منبع مطلب : ganjoor.net
مدیر محترم سایت ganjoor.net لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
آموزش درس چهارم « هم نشین» فارسی نهم
درس چهارم « هم نشین»
* مصاحبت با یک دوست خوب و شکیبا ، هم چون وزش نسیم دل انگیزی است که احساس آرامش و سبکی و صفای درون را در ما زنده می سازد.
معنی : هم نشین با دوستی خوب و صبور ، مانند ورزش باد ملایم و خوبی است که احساس آرامش و راحتی و پاکی درون را در ما شاداب می سازد.
لغت : مصاحبت : هم صحبتی ، هم نشینی / شکیبا : بردبار ، صبور / دل انگیز : خوب ، پسندیده / سبکی : راحتی ، آرامش / صفا : پاکی
آرایه :مصاحبت مانند وزش نسیم : تشبیه
بیت :
معنی : ایا می دانی ، دیدن یار غایب ، چقدر لذّت بخش است ؟ مانند ابری است که در بیابان بر انسان تشنه ای می بارد.
لغت : دیدار : دیدن ، ملاقات کردن / غایب : کسی که در جایی حضور ندارد. / ذوق : شوق و اشتیاق
آرایه : دیدار یار غایب به ابر مانند شده است. / تکرار « ر » و « ب » : نغمه حروف / ابر و باریدن » مراعات نظیر
نکته دستوری :
بیت از چهار جمله ، تشکیل شده است. ( بعد از ابری فعل « است » حذف شده )
* چه بسیارند کسانی که لاف دوستی می زنند ، امّا در حقیقت ، گرگانی در جامه ی میشان اند.
معنی : انسان های زیادی وجود دارند که بیهوده ، ادّعای دوستی می کنند ، امّا در حقیقت ، مانند گرگ های درنده هستند که خود را در لباس گوسفندان ، مهربان و دوست داشتنی ، نشان می دهند .
لغت : لاف زدن : ادّعای زیاده از حد ، بیهوده گویی ، خودستایی کردن / جامعه : لباس
آرایه : لاف زدن ، کنایه / گرگانی هستند : تشبیه / گرگان و میشان : تضاد / گرگانی در جامه ی میشان اند : کنایه
بیت:
معنی : تلاش کن که از دوست بد دوری کنی زیرا ، دوست بد از مار ترسناک ، بدتر است.
آرایه : تکرار « ب » و « د » : واج آرایی / یار بد به مار مانند شده : تشبیه / یار و مار : جناس / بد و بد : تکرار
بیت :
معنی : مار بد فقط ، جان تو را می گیرد و تو را نابود می کند ، اما یار بد علاوه بر جان تو ، ایمان و اعتقاد تو را هم از بین می برد.
آرایه : مار و یار : جناس / تکرار حرف « ب » : واج آرایی / جان و جان : تکرار
بیت:
معنی : با انسان های بد کم تر دوستی و هم نشینی کن ، زیرا انسان های بد تو را که پاک هستی ، آلوده می سازند.
آرایه : این بیت یک تمثیل است .
پلید و پاک : تضاد / تکرار « ب » در مصراع اول : نغمه ی حروف
بیت :
معنی : لکه ای ابر ، آفتاب به این بزرگی را پنهان و ناپدید می سازد. ( دوستی با بدان مانند لکّه ای ابر است که آفتاب را پنهان می کند ، انسان را آلوده می سازد)
آرایه : هر کس با بدان نشیند اگر نیز طبیعت ایشان در او اثر نکند ، به طریقت ایشان متّهم گردد .
معنی : هر کسی که با انسان های بد ، هم نشینی کند اگر خلق و خوی آن ها در او تأثیر نگذارد راه و روش نادرست آن ها به او نسبت داده می شود . ( به او تهمت ناروا زده می شود .)
لغت : طبیعت : سرشت ، خلق و خوی / طریقت : راه و روش / متّهم : کسی که کار بدی به او نسبت داده می شود ، مورد تهمت واقع شده
آرایه : نشیند ، نکند و گردد : سجع
بیت :
معنی :پسر نوح (ع) به خاطر هم نشینی با انسان های بد از خاندان پیامبری رانده شد و مقام و مرتبه ی خویش را از دست داد .
لغت : خاندان : خانواده ، دودمان / نبوّت : پیغمبری ، رسالت
آرایه : نوح و نبوّت : مراعات نظیر / تلمیح به داستان حضرت نوح (ع)
بیت :
معنی : سگ اصحاب کهف ( یاران غار ) مدّتی به خاطر همراهی با انسان های خوب ، به مرتبه و مقام انسانی رسید .
لغت : اصحاب : ج صاحب ، یاران / کهف ( kahf) : غار / مردم : انسان
آرایه : تملیح به داستان اصحاب کهف
توجه : اصحاب کهف : چند نفری بودند که در دوره ی دقیانوس از شهر بیرون رفتند و در غاری خوابیدند و 300 سال در خواب بودند ...
نکته ی دستوری : در مصرع دوم « مردم » اسم جمع نیست . گاهی در گذشته بر خلاف امروز به معنی مفرد انسان به کار می رفت و فعل آن هم به صورت مفرد بود .
بیت :
معنی : هم نشین تو باید از خودت بهتر باشد ، تا این که چیزی را به عقل و دین تو اضافه کند .
نکته ی دستوری : به ( = بهتر ) : صفت تفضیلی
تاریخ ادبیات
غزّالی ، محمد : ابو حامد امام محّمد بن محمّد غزالی ( 450 - 505 ه . ق ) از دانشمندان معروف دوره ی سلجوقی است . وی در فقه و حکمت و کلام ، سر آمد روزگار خویش بود . پدرش مردی بافنده بود و برخی لقّب غزالی را به مناسبت پیشه ی او می دانند . وی به مدّت پنج سال در مدرسه ی نظامیّه تدریس کرد و در طابران توس درگذشت و همان جا مدفون شد . از آثار او می توان به کیمیای سعادت ، نصیحه الملوک و احیاء علوم الدّین اشاره کرد .
کامروا باشید.
منبع مطلب : 12bahman501.blogfa.com
مدیر محترم سایت 12bahman501.blogfa.com لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
خوب
ارچه و گرچه جناس ناقص اختلافی
آفتاب و روشن تناسب