ای که مهجوری عشاق روا میداری عاشقان را ز بر خویش جدا میداری
ای که مهجوری عشاق روا میداری عاشقان را ز بر خویش جدا میداری را از سایت نکس درجه دریافت کنید.
گنجور » حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۹
علیرضا دانایی نوشته:
آورده اند که حافظ
(۳۰)
آورده اند که شاه اسماعیل سر سلسله ی صفویان در آن ایام که همه می کوفت و پیش می رفت، به هر جا می رسید مزارها و مقبره های مشاهیری را که به تسنن معروف بودند، از سر جوانی و تعصب، ویران و با خاک یکسان می کرد. وقتی به مقبره ی حافظ رسید، از آنجا که هم خودش اهل ذوق و شعر بود و هم حافظ محبوب عالم، پاره ای تأمل و ملاحظه کرد، از امرا و اصحاب صلاح پرسید، حاصل مشورت این بود که متعصبان گفتند: “باید این مقبره و بنا را نیز ویران کرد! چون حافظ هم رند و لاابالی بوده، هم شیعه نبوده. ” یکی از اصحاب - ملا سید عبدالله تبریزی - که از بس در کارها سمج بود شاه اسماعیل به او “ملا مگس” لقب داده بود (و همیشه همه جا او را ملا مگس می خواند و این لقب او سخت مشهور و زبانزد همگان شده بود، چنان که نام و عنوان اصلی او را کم کم به فراموشی سپرده بود)، در خراب کردن مقبره ی حافظ از همه بیشتر اصرار می کرد و ترکتازانه داد سخن می داد. عاقبت شاه اسماعیل گفت: “از دیوانش فال می گیریم.” و گرفت. خوشبختانه به دلخواه شاه اسماعیل این بیت منسوب به حافظ آمد که
حافظ ز جان محب رسول است و آل او
حقا بدین گواست خداوند داورم
شاه اسماعیل خوشحال شد و لبخند خرسندی به لب آورد و از ویران کردن مزار حافظ درگذشت. اما ملا مگس همچنان پافشاری می کرد. شاه اسماعیل باز دیوان را برداشت، گفت: ای خواجه جواب ملامگس مبرم را هم بده.” و فال گرفت و گویای مورد و مقال و حال، این بیت فال بر آمد
ای مگس عرصه ی سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود می بری و زحمت ما می داری
مجالس المؤمنین، از سعدی تا جامی، ریحانة الادب
برگرفته از
حریم سایه های سبز
مجموعه مقالات ۱
مهدی اخوان ثالث
زیر نظر مرتضی کاخی
انتشارات زمستان
چاپ دوم، بهار ۱۳۷۲
👆☹
منبع مطلب : ganjoor.net
مدیر محترم سایت ganjoor.net لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
غزل شماره ۴۴۹: ای که مهجوری عشاق روا میداری
ای که مهجوری عشاق روا میداری
عاشقان را ز بر خویش جدا میداری
تشنه بادیه را هم به زلالی دریاب
به امیدی که در این ره به خدا میداری
دل ببردی و بحل کردمت ای جان لیکن
به از این دار نگاهش که مرا میداری
ساغر ما که حریفان دگر مینوشند
ما تحمل نکنیم ار تو روا میداری
ای مگس حضرت سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود میبری و زحمت ما میداری
تو به تقصیر خود افتادی از این در محروم
از که مینالی و فریاد چرا میداری
حافظ از پادشهان پایه به خدمت طلبند
سعی نابرده چه امید عطا میداری
منبع مطلب : toomar.net
مدیر محترم سایت toomar.net لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.